موفقیت ، امید ، سرگرمی

...این وبلاگ سعی داره تا با ارئه راهکارهای زیبا شما را به زندگی خوب دعوت کنه ...

 

آن سفر کرده که صد قافله دل همراه اوست
هر کجا هست خدایا تو سلامت دارش
اللهم عجل لولیک الفرج
دوستان عزیز سلام ، باز من و شماره ی جدید وبلاگم مزاحمتون شدم
عزیزان ، لطفا ً این مطالب رو که براتون حاضر میکنم بخونید ، والا ، بخدا ضرر نمی کنید برا این نیس که بیاد نگاه کنید بگسید اه عشقولانه نی یا عکس نداره پس چرت و پرته ، بخدا خیلی کارسازه مطالبم اما کو گوش شنوا !!!
بنده همیشه از یه فونت خاص برای تیترام استفاده میکردم که متوجه شدم این فونته منو که همه تو سیستمشون ندارن ؛ خلاصه مام از این به بعد از همین فونت استفاده میکنیم
باشد که دگر مشکلی پیش نیاید ...
نظر یادتون نره
مرسی

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت9:7توسط اصغر محمودی | |

 

کمی لبخند ...
تقدیم به عشق اولین و آخرینم ...
نه عزیز دلم ...
همه شبیه هم نیستند !
برف برای دست های یخ کرده کودکان روستا ،
نه زیباست و نه رمانتیک !!!
دقت کردی ؟ !
چند روزیست چهره زیبایت چیزی کم دارد !
چیزی مثل ...
کمی لبخند !!!
نه عزیز زیبای من !
خبری از قرص های اعصاب و بی خوابی نیست !
بعد از تو تازه فهمیدم که ...
چقدر تنهایی به آدم خوش می گذرد !!!
من و تو از همان روز اول ،
محکوم به از دست دادن بودیم !
تو ، همان یک ذره احساست را ...
و من ...
تمام زندگی ام را ... !!! ...
زمین
آن قدرها هم که فکر می کردم
گرد نبود !
از روزی که رفته ای تا الان
باید حداقل دوبار از این جا رد شده باشی !!!
آرام بخواب عزیز من ...
من کابوس ها را یکی یکی ،
از فضای اتاقت دووووووور خواهم کرد !!!

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت9:6توسط اصغر محمودی | |

 

تکنیک :
در بخش قبل تکنیک سری به بازار زدیم و موضوع اسرار ارائه خدمات 5 ستاره گفتیم و آخرین مورد را در شماره بعد ببینید ... بخدا قرمز شدم !!! به بزرگیتون ببخشید.

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت9:5توسط اصغر محمودی | |

 

راهکار
نیکی های دیگران را قدر بدانیم
6 مورده که انشاا... شماره بعد بهش می پردازم
والا بخدا نمی رسم !!
صدتا کار ریخته سرم ، حالا انشاا... ، 2 تا نویسنده جدید ما دستی تکون میدن و این وبلاگ رو آباد می کنن !!!!!!!!!!
الهی آمین....

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت9:4توسط اصغر محمودی | |

 

توصیه :
حداقل روزی 20 دقیقه !
شماره بعد .....
چیکار کنم گله از نویسنده هام بکنید !!!!!!!!!

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت9:3توسط اصغر محمودی | |

 

کامیابی
محدود کننده امروز تو ، ناجی فردای تو نیست ( قسمت دوم و پایانی ) :
مردانی که در ابتدای جوانی زنان را به بهانه های مختلف خانه نشین می کنند و بدون تامین بیمه و سرمایه ای برای آینده ، آنها را در سالهای جوانی و سرزندگی ، بی دست و پا می سازند ، وقتی پیر و از کار افتاده می شوند و فقر ، شعله تعصب و خود خواهی آنها را کم می کند در مقابل در خواست های مالی و پرهزینه همسر و فرزندان شانه بالا می اندازند و می گویند : مگر نمی بینید پیر و از کار افتاده ام ! خودتان برای خودتان فکری بکنید ! و به راستی چقدر سخت است کسی که در سنین جوانی و میان سالی از کار و تلاش و شکوفایی استعدادهایش و کسب درآمد محروم شده در سنین سالخوردگی مجبور شود هم پای جوان ترها وارد بازار کار شود و درآمد زدایی کند ؟! بدیهی است که این افراد باید به کارهای ضعیف و دور از شان در قیاس با زندگی قبلی شان بپردازند . کافی است به خیل عظیم زنان سالخورده و مردان پیر و بیماری دقیق شوید که در خانه ها به نظافت و کارگری و خدمت کاری مشغولند .  یا آدم های آبرومندی که در تاریکی و خلوت کوچه ها کیسه های زباله را برای یافتن بطری خالی آب معدنی و نوشابه زیر رو می کنند ! آنها همان کسانی هستند که در دوران جوانی از مطرح شدن و رشد و پیشرفت محروم گشته اند . بیگاری و ناراحتی و سخت کاری امروز آنها هدیه تحریم کننده دیروز اوست ... تحریم گر دلش برای هیچ محروم شونده ای نمی سوزد . او محروم را همیشه بی دست و پا و در حال محرومیت می خواهد .
در این مقاله بیشتر از این که روی خودکفایی و خوداعتمادی تکیه کند موضوع مهمتری را بیان می کند : می کوید تحریم گر امروز تو هرگز نمیتواند ناجی فردای تو باشد . برای همیشه از او دل بکن و فراموشش کن ! به همین روشنی !

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت9:2توسط اصغر محمودی | |

 

عجیب ولی واقعی
مردم ایران باستان چه کتاب هایی می خواندند ؟
اجــــــداد شـــاهنامه :
شاید برایتان عجیب باشد ! ولی عامل اصلی و دلیل پیدایش بسیاری از سبک های ادبی و هنری و آثار جاودان فرهنگی همچون شاهنامه به عصر تمدن های پیش از آریایی در فلات ایران باز می گردد ؛ یعنی دوران اسطوره ها و افسانه ها و حکایت های شفاهی که سینه به سینه از قومی به قوم دیگر و از تمدنی به تمدن دیگر منتقل شده تا به دوران مادها و سپس هخامنشیان و ساسانیان رسیده است . در این مطلب نگاهی داریم به مهمترین آثار مکتوب ایران زمین .
قسمت دوم و پایانی :
خسرو انوشیروان و ادبیات کتبی :
بیشترین تلاشها در دوره ساسانیان برای جمع آوری و مکتوب کردن آثار ادبی نویسندگان و همچنین آثار دیگر زبان ها در دوره پادشاهی انوشیروان صورت پذیرفت . در این دوره با گسترش جندی شاپور در نزدیکی اهواز کنونی و تبدیل آن به یک دانشگاه بین المللی و پایگاهی جهت اجتماع دانشمندان هندی ، یونانی و ایرانی ، راه بررای آشنایی ایرانیان با آثار فلاسفه ای مانند افلاطون ، ارسطو و همچنین پیشرفت علمی مانند پزشکی ، نجوم و ریاضیات و داروسازی هموار شد . جمع آوری کتب مختلف و ترجمه آنها به زبان پهلوی از جمله اقدامات مهم ادبی و علمی در رمان ساسانیان بود . . .

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت9:0توسط اصغر محمودی | |

 

روانشناسی کودکان
پدر ؛ تنها پول کافی نیست ، محبت هم می خوام ...
به طور کلی 3 نوع نگرش در پدران فراوانی بیشتری دارد که عبارت است از : نگرش استبدادی ، آزاد گذاری و اقتدار منطقی ؛ که ما هر کدوم رو در 3 شماره بلاگ مورد بحث قرار می دیم که تو این شماره نگرش آزاد گذاری رو براتون آماده کردم ، امیدوارم که عاید نظر باشد ...
شیوه آزاد گذاری افراطی به شکل زیر نمود پیدا می کند :
*نداشتن اقتدار درست در پدر و به رسمیت نشناختن او در خانواده
* هرج و مرج در قوانین و عدم نظارت درست بر اجرای آنها ( والد هیچ طرح و قالبی برای تربیت ندارد )
* اهمیت بیش از حد به خواست های کودک و آزاد گذاری افراطی او
* محبت و توجه غیر منطقی و افراطی به کودک ( نادیده گرفتن نقاط ضعف رفتاری کودک )
پاسخ کودک به این شیوه به صورت زیر است :
*عدم احساس به گناه و مسئولیت پذیری در قبال فعالیت های نادرست
* باری به هر جهت بار آمدن کودک
* نیاموختن نقش های جنسیتی ( مخصوصا ً در کودک ذکور ) و عدم شکل گیری وجدان
* متوقع بودن کودک و دوری از ناکامی و مسقتل بودن ( کودک وابسته به دبگران باشد )
 

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت8:44توسط اصغر محمودی | |

 

آیا میدانید که
آیا میدانید که زالو خونخوارترین جانوران است ؟
زالو کرم لزجی است ، که دو بادکش دارد . یکی که بزرگتر است در انتهای بدنش قرار دارد و دیگری که کوچکتر است دهان جانور را تشکیل می دهد . بدنش بند بند است ، در برکه های آب های شیرین نواحی معتدل فراوانند . این کرم انگل دایمی انسان ، اسب ، گاو ، ماهی و نرم تنان است . زالوها عضله های قوی دارند که آنها را قادر می سازند بدن خود را منقبض و منبسط کنند . بیشتر زالوها با خوردن خون جانوران دیگر زندگی می کنند .
زالو پوست شکارش را سوراخ کرده و ماده ای بنام « هیرودین » در آن تزریق می کند که مانع لخته شدن خون می شود . سپس مکندۀ خود را به این سوراخ وصل می کند و خون شکارش را می مکد . ضمن مکیدن خون زالو تا چند برابر اندازۀ طبیعی خود منبسط می شود ؛ وقتی زالو به پوست بدن حیوان یا انسانی بچسبد ، جدا کردن آن مشکل دارد اما اگر روی آن نمک بریزند فورا ً پایین می افتد و می میرد . نوعی زالو وجود دارد که وارد راههای تنفسی جانوران شده و شروع به مکیدن خون آن می کند و آنقدر بزرگ می شود که راه تنفسی جانور را مسدود کرده و او را خفه می کند . سالها پیش مردم اعتقاد داشتند برخی از بیماریها به این دلیل ایجاد می شود که شخص بیش از حد خون در بدن دارد به همین به بدن بیمار زالو وصل می کردند تا مقداری از خون او را بمکد .

+نوشته شده در یک شنبه 22 بهمن 1391برچسب:,ساعت8:41توسط اصغر محمودی | |

 

بقیه الله
خیر لکم ان کنتم مومنین
اللهم عجل لولیک الفر   ج
 
 
با عرض سلام به دوستان عزیز ؛ به شکر خداوند منان بعد از یک هفته تغییرات لازم رو در وبلاگ خودم ایجاد نموده که ماحصلش همین تحفه ای است که اکنون در حال دیدنش هستید . زین پس بلاگم رو هر 10 روز و یا 2 هفته ، 1 بار آپ خواهم کرد چون به شکر شغل مورد نظرم رو پیدا کردم و شاغل شدم و همچنین یکسری مسایل دیگه هس که به کل وقتم رو گرفته و به همین خاطر آپ بلاگ دیر به دیر انجام میشه که باید برا این مسئله پوزش بنده رو قبول کنید !!!!!!
و از این شماره به بعد به کل پیش گفتارم میشه حرفام !!!!!!
تو یه وبلاگی بودم که صاحبش نوشته بود بخدا چشمام خسه شدن از بس چش تو چش مانیتور بودم ، برای اینکه وبلاگم که متعلق به شماست هر روز بهتر از دیروز هر شماره بهتر از شماره قبلی شه نظر بدید نه اینکه نظر بدین وب خوبی داری به وب ما هم سری بزن ، تو مطالبو بخون در موردش نظر بده بخدا منم میام سر میزنم وبتون !! دیدم راس میگه ، بخدا این مطالبی که تو وبلاگم نه وب !! هس همش برا شماست ، دقت کنید بخونید مطالبو بخدا آموزنده و کارگشاست ، امتحان کنید ضرر نمی کنید . منتظر نظرات گرانبهایتون هسم . در ضمن یه نظرسنجی هم هس که ازتون میخام توش شرکت کنید و مطالبه وبلاگم رو مورد ارزیابی قرار بدین و همچنین از 3 دوست عزیز که لطف نمودند و شرکت کردن و نمره ی عالی را به وبلاگ خودشون دادن صمیمانه تشکر می کنم .
بدرود تا شماره ی بعدی وبلاگ خدمتگزار شما محمودی

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:8توسط اصغر محمودی | |

 

اشک...
وقتی که آمدیم
در اولین پیام ، که نشان حیات بود
ما گریه کرده ایم
معنای گریه مان ، یعنی که زنده ایم
اما به روزگار
وقتی که فقر می شکند قامت غرور
این سفره ها که ندارد نشان نان
وقتی لباس دختر همسایه پاره است
وقتی که شرم ، می چکد از چهره پدر
آن چشم منتظر
این گونه های خیس
این سفره های خالی از سهم روزگار
وقتی سکوت ، طعم رضایت گرفته است
وقتی که سنگ می شود این قلب های ما
هیهات مردمان
خالی است جای اشک ، این گریه های پاک
این اولین نشانه بودن در این جهان
وقتی دگر نچکد قطره ای ز چشم
باور نمی کنم که عزیزان ، زنده ایم
باید که پاک کرد
اما نه اشک را
باید دلیل اشک
این فقر تلخ را
از لوح روزگار
از ریشه پاک کرد ...

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:6توسط اصغر محمودی | |

 

تکنیک :
در بخش قبل تکنیک سری به بازار زدیم و موضوع اسرار ارائه خدمات 5 ستاره گفتیم و در سری قبل اولین مورد رو گفتیم حالا 2 مورد دیگر رو می گیم که بخش اول در همین صفحه و مورد دوم در ادامه مطلب برای شما عزیزان حاضر گردیده ...
مهندسی زبان :
برای ایجاد مشتری وفادار ، به کارمندان خود بیاموزید از چه اصطلاحاتی استفاده کنند . نوع صحبت آنها بسیار مهم تر از لغات به کار برده شده در اقلام چاپی بازاریابی است . توجه کنید که متخصصان تبلیغات ، با چه دقتی واژه ها را انتخاب می کنند . گفت و گوی کارمندان با مشتریان قدرت زیادی برای ساخت خاطره ای خوش و مثبت در مشتری دارد . به همان نسبت که لغات مناسب می تواند ضعف های یک خدمت را قابل تحمل کند ، استفاده از واژه های نامناسب می تواند راضی ترین مشتریان را بی میل کند . روش گفتاری مناسبی را در سازمان خود بنیان گذاری کنید . کارمندان خود را آموزش دهید تا از واژه های مناسب در زمان مناسب استفاده کنند ، تمرینی که نتایج مثبتی برای هتل « ریتز کارلتون » به همراه داشت . برای روشن تر ساختن موضوع به این مثال توجه کنید : گفتن جمله « شما بدهکار هستید » نامناسب است ولی گفتن « مبلغ باقیمانده حساب شما نشان می دهد » گفته ای مناسبتر است . مودبانه تر آن است که به جای گفتن « شما باید این کار را انجام دهید » از جمله « به نظر می رسد بهتر است این کار انجام شود » . یا به جای عبارت مختصر « لطفا ً منتظر بمانید » از لفظ مهربانه تر « ممکن است برای چند لحظه شما را منتظر بگذارم » استفاده کنید . قدرت تاثیر گذاری واژه ها زیاد است . ولی رفتارتان نیز به همان نسبت باید بیانگر اشتیاقتان باشد . برای مثال : تماس های تلفنی را کنترل نکنید : این عمل مشتری کنونی و احتمالی آینده تان را دچار ناراحتی می کند . به سرعت به تلفن ها پاسخ دهید : تلفن بی پاسخ در ابتدا ایجاد نگرانی و سپس عصبانیت می کند .
مطمئن شوید مشتریان به راحتی به شما دسترسی دارند : نوشتن جمله « لطفا ً به این پیغام پاسخ ندهید » در انتهای ایمیل راه مناسبی برای ایجاد روابط دوستانه نیست . پشتیبانی وب سایت را به افراد خوش برخورد واگذار کنید : شروع یک مکالمه تلفنی به این مضمون که : « سلام ، من جین هستم و از شرکت ... تماس می گیرم » اختصاصی نیست . به تماستان از طریق به کار بردن نام کامل خود وجهه ای شخصی و اختصاصی بدهید . « سلام ، من جین کاترنبرگ هستم » . تمامی ایمیل های خود را با سلام و درود آغاز کنید : معمولا ً هیچ گاه یک نامه معمول را بدون سلام و ذکر نام و عنوان شخص مخاطب ارسال نمی کنید . در ایمیل هم به همان میزان نامه هایتان ادب و احترام به مخاطب را رعایت کنید .

ادامه مطلب

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:2توسط اصغر محمودی | |

 

راهکار
قسمت پایانی « به هیچ عصایی وابسته نباشید ... »
وقتی رابطه تان با کسی قطع می شود بدان معنا نیست که او شخص بدی است و به کلی باید با او قطع رابطه کرد . برعکس شما هنوز هم می توانید با هم دوست باشید و به یکدیگر احترام بگذارید اما باید یاد بگیرید برای رشد و شکوفایی خود در هر شرایطی پذیرای تغییر باشید .
همانطور که خداوند افراد را به طرز خارق العاده ای سر راه شما قرار می دهد به همان شکل نیز در صورت نیاز آنها را از صفحه زندگیتان محو می سازد . وقتی کسی از زندگی شما خارج می شود و شما در آن لحظه فکر می کنید بدون او قادر به ا دامه زندگی نیستید ، بدانید که خداوند در این شرایط اینطور به شما می گوید : « دیگر وقتش رسیده که وارد مرحله جدیدی از زندگیتان بشوید » .
تصور نکنید که همواره باید شخصی در زندگیتان حضور داشته باشند ه به فکر شما باشد کمکتان کند عاشقتان باشد یا تشویقشتان کند . تمام این کارها را خود شما نیز می توانید انجام دهید ، اگر به راستی خواهان پیشرفت و تکامل روحی خود هستید به هیچ گونه عصایی وابسته نشوید .
هرگز کسی را مجبور نکنید شما را دوست داشته باشد و به اجبار در کنار شما بماند . اگر وجودش برای شما مفید نیست اجازه دهید برود .
زندگی شما به هیچ کس گره نخورده است . با ترک یک نفر زندگی به آخر نمی رسد بلکه باعث میشود شما به طرف جلو حرکت کنید و به پیشرفت های قابل ملاحضه ای دست یابید. مطمئن باشی د که این اتفاقات تصادفی نیست و صلاح خداوند بر این بوده است که شما توانایی و استعدادهای بالقوه تان را کشف کنید . خداوند همواره با شماست و در صورت بسته شدن دری ، درهای جدیدی را به روی شما می گشاید ....
 

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:1توسط اصغر محمودی | |

 

توصیه
مهارت گفتگو :
دوستان عزیز ، سلام !
شاید بارها شنیده باشید که یکی از وجوه مهم تمایز انسان از حیوان ، توانایی او در استفاده از زبان است ، اما آیا ما انسان ها در روابط خود از این توانایی به درستی استفاده می کنیم ؟ آیا فکر می کنید نحوه تعامل و گفتگوی صحیح به خودی خود در ما حاصل می شود یا نیاز به آموزش دارد ؟
مسلما ً مهارت گفت و گو و ارتباط موثر یکی از مهم ترین مهارت هایی است که در تمام مراحل زندگیمان به آن نیاز داریم و لازم است در این زمینه آموزش های لازم را ببینیم .
زن و شوهری را در نظر بگیرید که مهارت گفت و گو و ارتباط را بلد نیستند و وقتی مشکلی پیش آید به جای این که مساله را حل کنند خانه را به میدان جنگ تبدیل می کنند و از هر طرف تیرهای تحقیر و سرزنش را به سوی هم پرتاب می کنند . در این بین مین هایی منفجر میشود که پل های زندگی مشترک را ویران میسازد و هر روز در میدان سلطه جویی و سلطه پذیری ، نبردی بی پایان در می گیرد .
پدر و مادری را در نظر بگیرید که از این مهارت برخوردار نیستند ، آیا می توانند با فرزندانشان ارتباط سالم را برقرار کنند ؟ در آینده همین بچه ها تبدیل به پدر و مادران این سرزمین می شوند که مهارتی ندارند ! و این چرخه ادامه دارد .
دختر خانم ها و آقا پسرها !
یادگیری را شروع کنید . شما باید خود را برای یک زندکی سالم آماده کنید ، مسوولیت زندگیتان را بر عهده بگیرید و خود را تغییر دهید .
زنان و شوهران جوانی که هنوز صاحب فرزند نشده اید بهتر است خود را برای پدر و مادر شدن آماده کنید . شما که آرزوی بهترین ها را برای فرزند خود می کنید اول از همه خودتان را تبدیل به الگوی موثر کنید ...
احترام گذاشتن به خود و دیگران بدون این که حریم و حقوق طرفین پایمال شود را باید آموخت . هنوز هم دیر نشده ... زندگی پیش روی شماست ...
زندگیتان شیرین ... !!! ...
 

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:57توسط اصغر محمودی | |

 

کامیابی
محدود کننده امروز تو ، ناجی فردای تو نیست ( قسمت اول ) :
کسی که تو را از حق طبیعی و مسلم محروم می کند ، امکان ندارد در آینده ناجی ات شود و تو را یاری دهد . این حقیقت تلخی است تا باور کنیم و یک بار برای همیشه از تحریم گر دل بکنیم و امیدمان را تا ابد از او قطع کنیم .
در حقیقت کسی که امروز مانع رشد ما می شود و به بهانه ای خود ساخته می خواهد ، الانه زندگی ساکت و ساکن شویم و دست از فعالیت برداریم ، همین الان از رشد و بزرگ شدن و فعالیت ما می ترسد . چگونه ممکن است چنین فردی در آینده که ادامه همین الان هاست تغییر کند و به ما اجازه رشد و ترقی دهد ؟ اصلا ً در آن آینده ای که تاریخش هیچوقت معلوم نیست ، از کجا معلوم ما توان و بنیه و امکانات الانمان را برای پیشرفت هنوز داشته باشیم ؟
...
دوستان منتظر باقی قسمتها باشید ..

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:56توسط اصغر محمودی | |

 

عجیب ولی واقعی
مردم ایران باستان چه کتاب هایی می خواندند ؟
اجــــــداد شـــاهنامه :
شاید برایتان عجیب باشد ! ولی عامل اصلی و دلیل پیدایش بسیاری از سبک های ادبی و هنری و آثار جاودان فرهنگی همچون شاهنامه به عصر تمدن های پیش از آریایی در فلات ایران باز می گردد ؛ یعنی دوران اسطوره ها و افسانه ها و حکایت های شفاهی که سینه به سینه از قومی به قوم دیگر و از تمدنی به تمدن دیگر منتقل شده تا به دوران مادها و سپس هخامنشیان و ساسانیان رسیده است . در این مطلب نگاهی داریم به مهمترین آثار مکتوب ایران زمین .
قسمت اول :
گوسان ، داستان سرای اشکانی :
سنت داستان سرایی و نقل حکایات قدیمی در دوره اشکانیان توسط گروهی به نام « گوسان » انجام میشد . گوسان ها در واقع ، نوازندگانی بودند که داستان ها ، حکایات ، شرح پیروزی ها و مرثیه ها را در مجالس شادی و سوگواری به همراه موسیقی و شعر خوانی بازگو می کردند . بسیاری از این حکایات از جمله داستان « یادگار زریران » یا داستان « درخت آسوریک » که از کتاب های دوره ساسانی به جای مانده است اما بسیاری اصل آن را مربوط به دوران اشکانی می دانند از جمله همین روایات شفاهی است که بعدها به صورت مکتوب در آمدند .
داستان گویان باستان :
سنت گوسان های اشکانی در دوره ساسانیان به عهده گروهی به نام « خنیاگران » محول شد که علاوه بر داستان گویان و نوازندگان شامل دبیران و پزشکان هم می شدند . از معروف ترین خنیاگران دوره ساسانی باید از « باربد » نوازنده ، خواننده ، موسیقی دان و داستان سرای دوره خسرو پرویز نام برد . خسرو پرویز آن چنان به اسب خود شبدیز علاقه داشت که سوگند خورده بود هر کس خبر مرگ اسب را برایش بیاورد ، جان خود را از دست خواهد داد . باربد با سرودن شعری لطیف واقعه را پیش می برد که خسرو پرویز بی اختیار به زبان می آورد : « گویی شبدیز مرده است » . در شاهنامه ، نقش این خنیاگران را فردوسی به شخصیتی به نام دهقان می دهد ، یعنی داستان سرایی که بازگو کننده حماسه های باستانی است . نقالان و پرده خوان ها و باخشی های ترکمن و عاشیق های آذربایجان و لولیان بازمانده های سنتی همین خنیاگران دوره ساسانی و گوسان های پارتی هستند .
عزیزان خسته نباشید ، تا قسمت بعد ...

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:54توسط اصغر محمودی | |

 

روانشناسی کودکان
پدر ؛ تنها پول کافی نیست ، محبت هم می خوام ...
به طور کلی 3 نوع نگرش در پدران فراوانی بیشتری دارد که عبارت است از : نگرش استبدادی ، آزاد گذاری و اقتدار منطقی ؛ که ما هر کدوم رو در 3 شماره بلاگ مورد بحث قرار می دیم که تو این شماره نگرش استبدادی رو براتون آماده کردم ، امیدوارم که عاید نظر باشد ...
شیوه استبدادی به شکل زیر نمود پیدا می کند :
*طرح قوانین سخت و غیر منعطف برای کودک
* تنبیه سخت و در اغلب موارد یه شیوه بدنی و تهدبد کودک به صورت مکرر
* فرق گذاشتن بارز میان فرزندان
* عدم توجه به خواسته های منطقی کودک و اعما ل بی کم و کاست قوانین و نظرات خود
* تامین یک جانبه نیازهای مادی کودک و عدم توجه به تیازهای عاطفی
پاسخ کودک به این شیوه به صورت زیر است :
*احساس ترس و اضطراب به صورت مداوم در برخورد با پدر و ترس از شکست در کارها به دلیل سرزنش شدن
* عدم اعتماد به نفس و متکی بودن افراطی در کارها به دیگران
* احساس دوری و تنهایی از پدر و گوشه گیری یا پرخاشگری به صورت افراطی
* خشک و متحجر بار آمدن کودک و عدم انعطاف پذیری در شرایط مختلف
* قانون مداری افراطی و وسواس گونه در کودک و عدم شکوفایی خلاقیت .
 

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:53توسط اصغر محمودی | |

 

آیا میدانید که
ماییم و شما و یک آیا میدانید دیگر ...
آیا میدانید که دریا ساحل خود را تغییر می دهد ؟
شما میدانید که دریا باعث فرسایش می شود و ساحل را شسته با خود می برد و به فاصله کمی جا می گذارد . پس دریا می تواند سنگها را از ساحل کنده ، و با خود به دریا ببرد . به همین دلیل موج شکن هایی در لب دریا ساخته می شود تا از این فرسایش پیشگیری کنند . اگر چنین دیوارهای موج شکنی ساخته نشود قسمتهایی از ساحل به زودی جزو دریا می شوند .
در مواردی که ساحل ناصاف است ، دریا مقدار زیادی ماسه به جا می گذارد و سطح آن را تغییر می دهد ، اگر صخره هایی در امتداد ساحل وجود داشنه باشد ، موج ها معمولا ً حفره هایی در این صخره ها ایجاد می کنند . پستانداران دریایی مانند « سیل » ها نیز دوست دارند در چنین غارهایی زندگی کنند ، اگر فشار موج ها در داخل این غارها بالا برود سوراخی در سقف آنها نیز ایجاد می شود .
دریا به شکل های مختلف ساحل را تغییر می دهد گاهی در ساحل پیشروی می کند ، و گاهی از آن فاصله می گیرد ، بطور کلی مرز میان ساحل و دریا همواره دگرگون می شود تا آنجا که نقشۀ مربوط به چند قرن پیش از یک ساحل با نقشه ای که امروز از همان ساحل کشیده شده است ، تفاوت زیادی دارد .

+نوشته شده در یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,ساعت18:51توسط اصغر محمودی | |

 

چگونه فرزند خود را ترغیب کنیم با ما صحبت کند ؟
زیاد اصرار نکنید که با شما صحبت کند :
هر چه اصرار کنید او بیشتر مقاومت می کند . وقتی فشارها را کم کنید و اجازه دهید با اختیار خود با شما حرف بزند ، مطمئن باشید نتیجه بهتری خواهد داشت .
حجم کار و فعالیت های روزمره خود را کمتر کنید :
فرزندتان اوضاع شما را خوب درک می کند و می فهمد که چقدر سرگرم کار هستید و می داند که وقت کافی برای صحبت کردن و بودن با او ندارید . پس اگر کمی خود را آزادتر کنید و فعالیت هایتان را کمتر کنید او هم فرصتی پیدا می کند تا در کنار شما باشد و با احساس آرامش بیشتری سر صحبت را باز می کند .
انجام فعالیت های فیزیکی که دوست دارد :
بعضی بچه ها وقتی در حال انجام فعالیت مورد علاقه خود هستند دوست دارند حرف بزنند و یا با کسی درد دل کنند در واقع میشود گفت که قفل زبانشان با بازی کردن باز می شود .
فورا ً قضاوت نکنید :
اگر بچه ها احساس کنند که هنگام صحبت کردن با شما مورد قضاوت و یا انتقاد قرار نمی گیرند دیگر دلیلی وجود ندارد که با شما حرف نزنند . به احساسات او احترام بگذارید و اجازه دهید تمام حرفش را بزند .
بیشتر سوالاتی بپرسید که سر صحبت باز شود :
پرسیدن سوالی که با کلمه چرا شروع شده باعث می شود آنها حالت تدافعی به خود بگیرند و یا با واژه های آره یا نه پاسخ دهند . سوالاتی بپرسید که او را سر ذوق بیاورد و حرف بزند و بیشتر احساسات خود را بازگو کند .
خوب به حرفهایش گوش دهید :
اجازه ندهید صحبت کردن با دیگران ، گوش کردن به موسیقی و یا تماشا کردن تلویزیون مانع شود تا حرفهای او را نشنوید. به او و حرفهایش توجه کنید تا بفهمد به احساسات او اهمیت دهید .
احساسات خود را طوری نشان دهید که او به گفتگوی بیشتر تشویق شود :
وقتی حرف می زند احساسات خود را مثلا ً با تکان دادن سر و استفاده از چشم ها و لب ها نشان دهید تا او ببیند که شنیده می شود و حرفهایش تاثیر گذار هستند .
وقتی نقاشی یا طراحی می کند با او همراه شوید :
فعالیت هایی که به بچه اجازه می دهد خودش را نشان دهد به او کمک می کند با شما ارتباط برقرار کند و وقتی شما هم همراه با او نقاشی کنید این ارتباط موثرتر خواهد شد .
ایجاد فرصتهایی برای تفریح و هیجان :
وقتی با فرزندتان کاری را که دوست دارد انجام می دهید او بیشتر تمایل دارد احساسات خود را با شما قسمت کند . سفر هم یکی از این فعالیت هاست .
یک دوست خوب باشید :
شما باید در درجه اول نقش والدین خوب را ایفاء کنید و بعد هم برای او مثل یک دوست باشید .

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:50توسط اصغر محمودی | |

 

بدبینی چرا ؟
1.بهترین ها را آرزو کرده و برای بدترین ها خود را آماده کنید :
شما باید یاد بگیرید همانطور که نسبت به مسایل پیرامون خود خوشبین هستید و همواره بهترین ها را آرزو می کنید برای روزهای سخت نیز آماده باشید . یک فرد بدبین که نسبت به همه مسایل دقیق و موشکافانه برخورد می کند و برای بروز مشکلات کاملا ً آماده است . این طرز فکر باعث می شود شما همواره خود را آماده رویارویی با هر گونه مساله ای ببینید و هرگز دچار یاس و نومیدی نشوید . بخاطر داشته باشید چه چیزهایی در زندگی برایتان اهمیت دارد . آیا تا به حال در مورد داشته های خود فکر کرده اید ؟ آیا میدانید چه چیزهایی در زندگی برایتان اهمیت دارد ؟ هرگز سعی نکنید به دلیل داشته هایتان مغرور شوید زیرا در این صورت با از دست دادن آنها به زودی دچار سرخوردگی می شوید و دیگر زندگی برایتان معنا و مفهومی نخواهد داشت .
2.شکر گزار باشید :
بخاطر تمام نعمت هایی که در اختیار دارید عمیقا ً شکرگزار باشید و از هر گونه وابستگی خود را رها کنید . این عمل نیاز به تمرین مستمر دارد و هرگز نمیتوان یک شبه به این مرحله رسید . با تمرکز می توانید بر روی ذهن خود مسلط باشید و آنرا در جهتی که خواهان آن هستید هدایت کنید .
3.آگاه باشید که زندگی در حال گذر است :
هنگامیکه شما با مشکلی مواجه می شوید احتمالا ً در آن لحظه غم و غصه تمام وجودتان را فرا می گیرد و برای مدتی ذهن شما را مشغول به خود می کند ، ولی خوشبختانه با مرور زمان این احساسات از بین رفته و بار دیگر جرقه های شادی در وجودتان شعله ور می شود . بطور کلی افراد خ وشبین بیشتر اوقات شادند و افراد بدبین اکثرا ً عبوس و ناراحت .
4.منتظر حوادث غیر منتظره باشید :
اگر زندگی بر وفق مراد پیش نرفت ، نگران نباشید . این بدان معنا نیست که دنیا به آخر رسیده است و دیگر از دست شما هیچ کاری بر نمی آید . همواره بخاطر داشته باشید که برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد حتی برای آنهایی که انتظار وقوعشان را نیز نداشته باشیم !
5. به هر آنچه دارید راضی باشید :
اگر در زندگی شغل ، پول و ... را از دست داده اید ناامید نشوید . زیرا همواره در اطراف شما چیزهایی باارزشی وجود دارند که براحتی میتوانید جایگزین آنها کنید . در حقیقت پول و ثروت دلیلی بر خوشبختی نیست ، گاهی اوقات حتی افراد فقیر از افراد ثروتمند خوشحالتر به نظر می رسند . شادی و غم هر دو گذرا هستند .

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:49توسط اصغر محمودی | |

 

7 عادت خوب برای کودکان
1.محترم بودن : هر فردی می داند که کودکان کاملا ً بی گناه به دنیا می آیند ، با این حال واقعا ً تماشاگران و ناظران خوبی هستند . آنها پیام ها و دستورات لازم در مورد چکونه زندگی کردن را از طریق توجه به محیط اطراف خود دریافت می دارند . کودکان باید یاد بگیرند که نه تنها به بزرگترهای خود احترام بگذارند و در برابر آنها مـودب باشند بلکه باید همین رفتار را نیز در مقابل همسالان خود نیز داشته باشند . آنها باید با نهایت ادب و احترام با بزرگترها و همسالان خود صحبت کنند . بهترین راه برای القای این عادت در کودک این است که خود با ادب باشید و با احترام با او رفتار کنید . بعنوان پدر یا مادر این وظیفه شماست که الگوی خوبی برای کودک خود باشید . کودکان باید به حرفهای بزرگترهای خود گوش دهند .
2. تمیز بودن : کودک باید تمیز باشد و بهداشت شخصی خود را حفظ کند . او باید دندانهای خود را هر شب قبل از رفتن به رختخواب و هر صبح پس از بیدار شدن از خواب مسواک بزند . کودکان باید قبل و بعد از غذا خوردن دستهایشان را با آب و صابون بشویند . هنگام عطسه کردن یا سرفه کردن باید جلوی دهان خود را بگیرند . بهترین راه برای آموزش عادات خوب به کودکان این است که الگوی خوبی باشید .
3. مودب بودن : بسیاری از اوقات می بینید که کودکان با خشم و تکبر رفتار کرده و صحبت می کنند . آنها به بچه های کوچکتر از خود زور می گویند و حرفهای آزار دهنده و زشتی را بر زبان بیاورند . باید بعنوان پدر یا مادر نسبت به فرزند خود هشیار باشید .
4. فروتن بودن : کودک باید یاد بگیرد جملاتی چون " ممنونم " و " لطفا ً " را مورد استفاده قرار دهد . کودک نباید وسط حرف بزرگترهای خود بپرد . کودک باید یاد بگیرد که از زبان توهین آمیز و نادرست استفاده نکند .
5. سالم بودن : عادات خوب سالم بودن به کودک کمک می کند تا در بزرگسالی انسانی سالم و شاد باشد .
6. صبور و مراقب بودن : یکی از عادات خوب مورد نیاز کودکان این است که به هر انسان و هر موجودی که در این جهان وجود دارد عشق بورزد و احترام بگذارد .
7. داشتن اعتماد به نفس : والدین باید در تلاش کنند کودکانی با اعتماد به نفس بالا تربیت کنند .  

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:48توسط اصغر محمودی | |

 

10 ویژگی یک کارآفرین موفق
1.    انضباط :
این افراد روی کسب و کارشان متمرکز می شوند و تمام موانع و هر آنچه که آنان را از اهدافشان منحرف کند از بین می برند . آنها راهبردهای مشخصی دارند .
2.    اشتیاق :
اشتیاق مهم ترین خصیصه یک کارآفرین موفق است . آنها واقعا ً کارشان را دوست دارند .
3.    خلاقیت :
یک جنبه از خلاقیت قادر بودن به ایجاد ارتباط بین اتفاقات یا موقعیت های به ظاهر نامربوط است .
4.    قوانین کاری مستحکم :
کارآفرین موفق معمولا ً اولین کسی است که به دفتر کارش می آید و آخرین کسی است که آنجا را ترک می کند .
5.    اعتقاد :
کارآفرین در مورد این که آیا می تواند موفق باشد یا کارش ارزش موفقیت را دارد سوال نمی کند . آنها از کارشان مطمئن هستند .
6.    رقابت :
بسیاری از شرکت ها به این دلیل تشکیل شده اند که یک کارآفرین می دانست کار بهتری را از دیگری می تواند انجام دهد . یک کارآفرین موفقیت های خود را برجسته و متمایز می کند .
7.    تصمیم گیری :
کارآفرینان با شکست هایشان مغلوب نمی شوند . آنها به شکست بعنوان فرصتی برای موفقیت نگاه میکنند . کارآفرینان موفق به "نمی شود" اعتقاد ندارند .
8.    خود انگیختگی :
کارآفرینان می دانند که اگر کاری باید انجام شود بایدخودشان آغاز کنند .
9.    مهارت های بالای انسانی :
یک کارآفرین مهارت های ارتباطی قوی ای برای فروش محصولات و انگیزش کارمندانش را دارد .
10.                      ذهن باز :
کارآفرینان درک می کنند که هر اتفاق و موقعیتی یک فرصت کسب و کار است .

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:46توسط اصغر محمودی | |

 

10 شیوه کاهش فشار عصبی در روز کاری
1.شتابزده نباشید
30 دقیقه زودتر از وقت معمول از خانه بیرون بروید مطالعات نشان می دهند که صبح ها هر چه کمتر دستپاچه و شتابزده باشید در باقی روز کمتر فشار عصبی خواهید داشت .
2.میان وعده بیاورید
فلاسکی کوچک از نوشیدنی دلخواهتان و یک پاکت غذای سبک حاضری و فاسدنشدنی را همراه خود به محل کارتان ببرید . چند ساعت کار ، بدون خوردن کمی غذا ی سبک ، ممکن است سبب آفت میران قند خون و تشدید فشار عصبی شما شود . با این شیوه حتی اگر مجبورید در جلسات پی در پی شرکنید در فرصت کمی ، کمی سوخت به بدنتان برسانید .
3.کمی به خودتان افتخار کنید
4.استرس و نگرانی خود را ظرف 10دقیقه برطرف سازید
5.ایمیل خود را سر و سامان دهید
6.حرکات کششی انجام دهید
7.چشم اندازی برای یاد آوری داشته باشید
8.از قبل برنامه ریزی کنید
9.با همکارتان معاشرت کنید
10.دلیل کار کردن را به خودتان یادآوری کنید

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:40توسط اصغر محمودی | |

 

چطور در نظر رئیس خود لایق و موثر به نظر بیاییم ؟
1.بر ساعت و زمان پیروز شوید : اغلب رئیس ها معمولا ً سر یک ساعت ثابت وارد اتاق کار شما می شوند پس اگر رئیس شما همیشه در ساعت 7:50 دقیقه وارد می شود شما در ساعت 7:45 دقیقه در محل کار خود باشید ، حتی اگر ساعت 8 زمان شروع کار اداری شماست .
نتیجه گیری : زودتر از رییس به محل کار رسیدن شما را علاقه مند و مشتاق نشان می دهد .
2.روشهای جدید ابداع کنید : اگر موردی در محل کارتان خوب پیش نمی رود در این صورت توضیح دهید که به دلیل وجود یک خطا در شیوه کار است . آنگاه سعی کنید روند آنرا اصلاح کنید .
نتیجه گیری : با این توضیح که : این اشتباه به محض اینکه من شیوه را تغییر دهم به احتمال زیاد دیگر تکرار نمی شود ، باعث می شود در ذهن رئیس تان باقی بمانید .
3. به رئیس خود صبح به خیر بگویید : هر چند که خواب آلودگی و کسالت اولین حالاتی است که در صبح احساس می کنید اما در حالیکه لبخند بر چهره دارید به رئیس صبح به خیر بگویید .
نتیجه گیری : بیان 2 کلمه دوستانه و محبت آمیز می تواند بعنوان اولین اتفاق در روز ، شما را مورد لطف رئیس قرار دهد .
4. برای رئیس یک فنجان قهوه درست کنید : گاهی به رئیس خود بگوئید : من الان می خواهم برای خودم چای درست کنم ، می توانم یک فنجان چای هم برای شما بیاورم ؟ ، البته زیاد این کار را نکنید چون باعث می شود رئیس شما را فردی چاپلوس فرض کند .
نتیجه گیری : بدون هیچ تلاشی ، بر ذهن رئیس تان این تاثیر را خواهید گذاشت که کارمندی ملاحظه کار ، صمیمی و با محبت هستید زیر روسا اغلب احساس می کنند بین کارمندان خود محبوب نیستند .
5. از رئیس خود قدر دانی کنید : اگر توسط رئیس ، اضافه حقوق یا ترفیع گرفتید یا او کمی از وقتش را به شما اختصاص داد در این صورت از او تشکر کنید ، می توانید مراتب سپاس خود را در یک نامه کوتاه نیز بیان کنید .
نتیجه گیری : هنگامیکه دوره بعدی افزایش حقوق یا پاداش فرا می رسد ، حدس می زنید چه کسی بعنوان اولین نفر برای دریافت اضافه حقوق یا ترفیع ، به فکر و ذهن رئیس خواهد آمد ؟
6. وانمود کنید در کار اداری خود ، شور و اشتیاق دارید : حتی اگر شغلتان خشک و خسته کننده است با این حال وانمود کنید شور و اشتیاق دارید .
نتیجه گیری : بدین ترتیب ، رئیس شما تصور می کند واقعا ً به شغل خود متعهد هستید و خود را وقف آن می کنید . از طرفی شما با این کار ، بیشنر از شغلتان لذت می برید .
7. برای انجام کارها داوطلب باشید : اگر در محل کار ، در یک جلسه یا گردهمایی حضور دارید و شخصی انجام کاری را پیشنهاد می کند ، شما اولین فردی باشید که دست خود را بعنوان داوطلب بالا می برد . بدین ترتیب شما مشتاق و علاقه مند به نظر خواهید رسید . شاید حجم کارتان بسیار باشد ، اما داوطلب شدن در اجرای پروژه ای مناست ، می تواند شناخت دیگران را نسبت به شما افزایش دهد .
نتیجه گیری : شما کاری را بر عهده خواهید گرفت که خواهان آن هستید . این مسوولیت از طرف رئیس به شما محول نشده است .
8. هنگام صحبت از واژه ها و اصطلاحات فنی استفاده کنید : به کلمات و جملاتی که رئیس به کار می برد ، با دقت توجه کنید و در نشست ها این جملات را در کلام خود به کار برید . این کار بازی با واژه ها نیست ، بلکه شما به اثبات می رسانید که با رئیس خود هم عقیده بوده و دارای یک خط فکری هستید .
نتیجه گیری : گاهی اوقات شما با به کار بردن کلمات و واژه های صحیح ، بجا و مناسب ، می توانید یه هدف مورد نظر خود دست یابید .

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت19:30توسط اصغر محمودی | |

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
واجعلنا من خیره انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
 
خدایا ولی ات حضرت حجه بن الحسن که درودهای تو بر او و پدرانش باد در این لحظه و در تمام لحظات سرپرست و نگاهدار و راهبر و یاری گر و راهنما و دیدبانش باش ، تا او را به صورتی که خوشایند اوست ساکن زمین گردانی و مدت زمان طولانی در آن بهره مند سازی .
 
با عرض سلام و خسته نباشید به شما خواننده گرامی و عزیز ؛ در ابتدا به معرفی خودم می پردازم ، بنده اصغر محمودی با 21 سال سن دارای مدرک کاردانی کامپیوتر می باشم و از علاقه مندی های بنده : آنالیز فایل های مخرب ، کشف و بهره برداری از آسیب پذیری های کامپیوتری ، برنامه نویسی سیستمی ، هوش مصنوعی و شبکه های کامپیوتری و بالاخص تالیف و ترجمه کتب برنامه نویسی می باشد که اولین کتاب بنده با عنوان آموزش C++ در N+1 در همین وبلاگ برای دانلود موجود است که علاقمندان به این برنامه نویسی و هر کسی که سعی در یادگیری این زبان را دارد موجود است .
اما باید در مورد این وبلاگ بگویم که این وبلاگ تقریبا ً 1 سال پیش ساخته شد اما بنا به دلایلی و مشکلاتی که برای این جانب پیش اومد نتونستم رو وبلاگ خودم کار کنم اما به حول قوه الهی زین پس هر 1 یا حداکثر 2 هفته وبلاگ بنده بروز رسانی خواهد شد و البته در این امر نیازمند کمک و یاری و همچنین نظرات ، پیشنهادات و انتقادات شما دوستان عزیز خواهم بود . پس برای هر چه بهتر شدن این وبلاگ و بالاخره تبدیل شدن به یک سایت جامع رو همه ی شما عزیزان حساب باز می کنم .
مطالب این هفته وبلاگ :
تکنیک : در این بخش درباره اجرای 11 روشی که باعث می شود امید و شادی را به زندگیتان دعوت کنید بحث شده است .
زندگینامه : ما هر هفته و قسمت به قسمت زندگینامه استیو جابز را برای شما به رشته تحریر خواهیم آورد که در اولین شماره وبلاگ خود قسمت اول از زندگینامه استیو جابز را برای شما آماده کرده ایم .
عجیب ولی واقعی کوتاه ولی خواندنی : در اینجا نیز بعضی از عادات جالب روسای جمهور آمریکا مورد بحث شده ، توصیه می کنم این بخشو از دست ندین چون جالبه !!!!!
خبر : در بخش خبر سعی بر این شده که خبرهای متداول انتخاب بشن و در هر شماره وبلاگ جای خود را بیش از پیش محکم تر کند ، در اولین شماره خبری از دنیای اینترنت برای شما آماده گردیده است .
راهکار : در این بخش در مورد زندگی مطالبی اومده ، خوندنش رو توصیه می کنم ....
داستان : یه بخشی که بعد از زندگینامه پای همیشه ثابت وبلاگ بنده می باشد همین بخشه ؛ در ابتدا داستان زیبای قصه غلام سیاه دروغگو رو مانند زندگینامه استیو جابز هفته به هفته و قسمت به قسمت کرده ام و اولین قسمتش رو می تونید در این شماره بخونید ...
آموزشی : برای بحث آموزشی هم سایت های فراوانی وجود داره به همین خاطر من معانی تخصصی و عمومی لغات تخصصی رشته کامپیوتر رو مقایسه کردم و این هم شماره به شماره هست که این شماره اولشه ؛ این قسمت بیشتر به درد دانش آموزان و دانشجویان رشته کامپیوتر میخوره ولی کسانی هم که میخان اطلاعات عمومیشون بالا بره هم بخونن ضرر نمیکنن .
دانلود : این بخش همیشه در وبلاگ بنده موجوده این هفته کتاب خودم رو که در بالا هم توضیحش رو دادم رو قرار دادم .
و در انتها نیز کمال تشکر رو از شما دارم و باز می گویم که نظرات خود را برای هرچه بهتر شدن این وبلاگ ارسال کنید . مشتاقانه و بی صبرانه منتظر نظرات گرانبهای شما عزیزان می باشم .
 با تشکر
مدیر وبلاگ اصغر محمودی

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:56توسط اصغر محمودی | |

 

تکنیک :
با این 11 روش شادی را به زندگیتان دعوت کنید ...
همیشه بر این باور باش که شادمانی در زندگی حق طبیعی توست ، شادی نیازی به این ندارد که آن را یاد بگیری و یا نیازی به کسب تجربه و نظم و انضباط ندارد ، مهم نیست که در چه مرحله از زندگی هستی ، فقط بخند ...
1.   شکر گذار باش
از بابت تمام نعماتی که در زندگی ات داری خدا را شکر کن ، شکر گذاری باعث می شود که حال و هوای عمیق شادمانی را احساس کنی ، مطمئن باش اگر بخواهی دایم در زندگی نق بزنی و بنده ای ناشکر باشی مورد خشم و غضب الهی قرار می گیری و همین نعمات فعلی زندگی ات را هم از دست می دهی .
2.   در هر وضعیتی خوش بین باش
خوش بینی یعنی برنده بودن در زندگی . مهم نیست که در چه وضعیتی هستی ، زمانی موفق هستی که در هر کاری خوش بینی را چاشنی آن کار بکنی . تازه اگر هم در مسیری از زندگی ات ناکام شدی یعنی که فرصتی برای رشد معنوی ات ایجاد شده است ، وقتی با عینک خوش بینی به دنیا نگاه کنی در طی مسیر ، فرصت هایی بی حد و حساب در سر راهت سبز می شوند .
3.   هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن
مقایسه کردن خود با دیگران یعنی سمی مهلک ، به هر حال اگر خودت را یک سر و گردن بالاتر از دیگران به حساب بیاوری دچار غرور کاذب می شوی و در این صورت است که نفس تو قد علم می کند . اگر هم خودت را کمتر از دیگران بدانی تمام تلاش هایی را که برای رسیدن به اهدافت کرده ای را بی ارزش قلمداد می کنی و مسیر رسیدن به هدفت را می بندی ، مقایسه کردن عادتی ناسالم است . اگر هم خیلی دلت میخواهد خودت را با کسی یا چیزی مقایسه کنی تغییرات خود را با خود اولیه ات که چه بودی و چه شدی مقایسه کن .
4.   عشق و محبت را تمرین کن
مهربانی تو باعث رضایت خاطر می شود نه تنها برای خودت بلکه برای اطرافیانت .
5.   معاشرتی باش
افراد معاشرتی شادترین هستند . آمار نشان می دهد که آمار خود کشی در افراد منزوی و تنها بسیار بالاست ، وقتی در محفل دوستان باشی حسی خوشایندی وجودت را فرا می گیرد و احساس می کنی زندگی ارزشمند است .
6.   بخشش را یاد بگیر
هرگز سعی نکن حس انزجار و تنفر را در وجودت نگه داری . ذهن تو نمی تواند فرق گذشته و یا آینده را تشخیص دهد . وقتی از کسی متنفر باشی و مدام در این مورد فکر کنی ، حال و هوای منفی مثل خوره به جانت می افتد و باعث تضعیف سیستم ایمنی بدنت می شود و سلامتی ات را به خطر می اندازد . پس بخاطر حفظ سلامتی ات هم که شده دیگران را ببخش تا آرامش خاطر کسب کنی .
7.   روی کارهایت تمرکز داشته باش
در هر کاری چنان حواست را متمرکز کن تا این که با آن کار یکی شوی . اقدام و آگاهی اصول موفقیت هستند ، تمرکز باید بقدری باشد که حتی گرسنگی ، خواب یا هر نوع احساس دیگری نتواند حواس ات را از آن کار پرت کند .
8.   لذات زندگی را قدر بدان
سعی کن روند لذت بردن در هر زمینه ای را کند کنی تا بتوانی شادمانی عمیق را تجربه کنی ، در این دنیای پر هیاهو ، براحتی تجارب لذت بخش زندگی فراموش می شود ، زمانی که تو لذت و قدردانی را نادیده بگیری در واقع لحظات جادویی زندگی را هدر داده ای . پس یادت باشد که در هر وضعیتی حتی جزیی ، شادی و لذت را به طور عمقی تجربه کنی .
9.   در برابر اهدافت متعهد باش
از صمیم قلب خودت را سرسپرده اهدافت کن که در این صورت معجزه ها پشت سرهم رخ می دهند . وقتی در قبال مسوولیتی خود را متعهد بدانی در واقع بجز انجام آن چاره ای دیگری نداری و نمی توانی تغییر عقیده بدهی که همین امر باعث می شود به طور ناخودآگاه تر خوشحال باشی ، چون تا حدی اهدافت برایت شفاف و روشن شده است .
10.معنویت را به زندگیت وارد کن
وقتی فردی مذهبی و با ایمان باشی ، متوجه می شوی که خودت و قدر و ارزشت بالاتر از زندگی است و همان ایده ای که زمانی برایت احمقانه بوده در حال حاضر به صورت مهم تری عامل زندگی ات شده است . معنویت باعث می شود که به ریسمان الهی چنگ بزنی و با این ریسمان خودت را به درجات بالای معنوی برسانی .
11.مواظب سلامتی ات باش
حفظ سلامتی موجب نشاط و شادی است . زمانی که از لحاظ جسمی و فیزیکی بی بنیه باشی ، انرژی ذهنی ، عاطفی و معنوی هم تاثیری منفی روی بدنت می گذارد پس سعی کن که برنامه تغذیه ای و سلامتی صمیمی را در زندگی ات پیاده سازی کنی .
 
 

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:53توسط اصغر محمودی | |

 

عجیب ولی واقعی - کوتاه ولی خواندنی 
روسای جمهور پیشین آمریکا هر کدام عادات خاصی داشتند که امروز باورشان برای خیلی از مردم غیر ممکن است .
دست به قلمش باید خوب باشد
رئیس جمهور سیاه پوست که همین جوری قیافه اش تا مدت ها برای مردم دنیا جای سوال داشت هنوز برای خیلی ها پر از رمز و راز است ، به خصوص آن موقع هایی که قرار است یک قانون خاص را امضا کند . باراک اوباما با دست چپ قلمی را بر می دارد . امضایی می کند و قلم را روی میز می گذارد . بعد دوباره با قلمی دیگر یک امضای دیگر و این داستان همینطور ادامه دارد . این صحنه عجیب ترین چیزی است که خیلی ها از او به یاد دارند و آن را به حساب وسواس یا عادات خاص آقای رئیس جمهور گذاشتند اما جریان از این قرار است که این کار همه رئیس جمهوریهای آمریکا در سال های گذشته است . حتی می گویند زمانی سال 1964 میلادی آمریکا رئیس جمهوری داشته به اسم لیندون جانسون که برای امضای قانون برابر حقوق شهروندی سیاه پوست ها با سفیدها از 75 قلم مختلف استفاده کرده . این رسم عجیب را هم فرانکلین روزولت ، رئیس جمهور مشهور آمریکا به یادگار گذاشته . البته امضا کردن قوانین با قلم های مختلف هیچ معنای خاص در کاخ سفید نمی دهد . روزولت فقط با این کار می خواست کمی کلکسیونرهای دنیا را سر کیف بیاورد . آخر آقای رئیس جمهور معتقد بود امضای یک قانون خاص در کشورش ارزش تاریخی زیادی دارد و باید دیگران هم در آن سهیم باشند ، بنابراین با زیاد کردن تعداد قلم ها و امضاهای پشت سرهم با هرکدامشان می شود یک یادگاری به دوستان و آشنایان داد .
همه رقم شغلی داشتند
همه روسای جمهور آمریکا قبل از اینکه وارد کاخ سفید شوند دکتر و مهندس نبودند . خیلی هایشان حتی نماینده کنگره هم نبودند . بعضی از آنها حتی قبل از اینکه به کاخ سفید پا بگذارند و پشت میز بیضی شکل اتاقشان قاون صادر کنند و لایحه به کنگره بفرستند یک شغل معمولی داشتند . حتی خیلی پایین تر از آنچه مردم باورشان شود . مثلا ً لیندون جانسون که در دهه 60 میلادی رئیس جمهور شده بود قبل از اینکه پایش به کاخ سفید باز شود یک زباله جمع کن بود و شب ها باید آشغال ها را از توی خیابون ها برمی داشت . البته آقای رئیس جمهور قبل از این شغل های دربانی ، واکس زنی و شست و شوی ظروف توی رستوران ها را هم تجربه کرده بود . جیمز گارفیلد هم یک چنین وضعی داشته . او هم زمانی نجاری می کرده و برای مردم قایق می ساخته ، مدتی هم توی یک رستوران ظرفشویی می کرده ، البته ظرفشویی شغل جرالد فورد و رونالد ریگان هم بوده و هر کدامشان زمانی توی این کار دستی بر آتش داشتند . بماند که جرالد فورد به غیر از ظرفشویی و خشک کردن آنها زمان زیادی هم باغبانی و آشپزی می کرد و مدتی هم مربیگری فوتبال و بوکس .
با اجنه زیاد سر و کار دارند
همین چند وقت پیش بود که یک شرکت مطبوعاتی وابسته به نیویورک تایمز با مقاله ای عجیب از راز بزرگ 2 ، 3 تا از رئیس جمهوری های سابق آمریکا و عادات عجیب آنها پرده برداشت . نویسنده مقاله که باب وو دوارد از روزنامه نگارهای مشهور آمریکایی است مدعی شده بود که 3 نفر از رئیس جمهوری های آمریکا در زمان ریاست شان خیلی سعی داشتند یک جورهایی با اشباح و اجنه ارتباط بگیرند و برای رسیدن به این خواسته هایشان هم دست به هر کاری می زدند . اولین آنها بیل کیلنتون همسر خانم هیلاری کلینتون وزیر فعلی امور خارجه آمریکاست که برای رسیدن به کاخ سفید مدت ها همسرش را به جلسه های احضار روح و ... می فرستاده . به ادعای وودوارد ، هیلاری کیلنتون آن زمان سعی داشت با کسی که ادعا می کرد در زمینه های ارواح مردگان تحقیق و مطالعه دارد ارتباط بگیرد و بوسیله او با ارواح ماهاتما گاندی ، روزولت و ... حرف بزند و از آنها برای موفقیت شوهرش کمک بگیرد . البته بعدها هیلاری زد زیر همه چیز و گفت که فقط از سر کنجکاوی دنبال این حرف ها بوده و هیچ ربطی به انتخاب شوهرش نداشته ، رونالد ریگان هم از کسانی است که می گویند از یک مشاور منجم استفاده می کرده . گویا آقای رئیس جمهور عادت داشته قبل از انجام هر کار مهمی با ستاره شناسی و طالع بینی بخت خودش را محک بزند . اما این وسط جرج واشنگتن از همه بیشتر به ارواح اعتقاد داشت ؛ آن قدر که توی دست نوشته هایش هم ردی از این اعتقادات عجیب پیدا کرده اند . گویا آقای رئیس جمهور گاهی ادعا می کرده که اشباح توی خانه و زندگی شان آمده اند و می خواهند با او ارتباط بگیرند .
عادت های عجیب زیادی دارند
شاهان قاجار ایران معروفند به دلخوشی های عجیب و غریبشان ؛ به اینکه یکی عاشق سینما و عکاسی بود و آن یکی عاشق حرمسرای عریض و طویلش . اما این وسط علاقه مندی های رئیس جمهوری های آمریکا هم دست کمی از شاهان قجری ما ندارد . مثلا ً کوئنسی آدامز که طی سالهای 1825 تا 1829 میلادی رئیس جمهور آمریکا بود ، عادت داشت هر روز صبح توی رودخانه بوتومیک واشنگتن شنا کند . جورج واشنگتن ، جان آدامز و توماس جفرسون عاشق تیله بازی بودند و مجموعه ای از تیله های بزرگ و کوچک توی اتاق خوابشان داشتند که فقط بعد از مرگشان دیگران از آن باخبر شدند . جورج بوش پسر و مجموعه ای از توپ های بیس بالش هم معروفند .
تیپ و قیافه هم مهم است
خیلی وقت ها باراک اوباما و همسرش میشله به کاخ سفید رسیدند گفتند که ظاهر و تناسب اندام زن و شوهررمز موفقیتشان بوده ، آخر اوباما در مقایسه با مک کین نامزد رقیب جمهوریخواه او قد و قامت خوبی داشت و برای جمع کردن رای مردم از شانس بیشتری برخوردار بود . حتی خیلی ها میشله را هم در موفقیت اوباما دخیل کرده اند و توجه او به حفظ ظاهر و اهمیتی را که او به تغذیه اش می داد بهانه پیروزی اوباما دانستند . البته اوباما تنها رئیس جمهور خوش قد و قامت آمریکا نیست . آبراهام لینکلن ، رئیس جمهوری که در قرن 19 برآمریکایی ها ریاست می کرد قدی حدود 193 سانتی متر داشت و شکمی 6 تیکه که از این نظر بلند قدترین رئیس جمهور آمریکا است . جیمز مادیسون با وزن 45 کیلوگرم و قد 163 سانتی متر نحیف ترینشان است ، سنگین ترینشان ویلیام تاخت با 136 کیلوگرم ، رونالد ریگان هم با 69 سال سن پیرترینشان بود و جان اف کندی با 43 سال سن جوان ترینشان بود .
بدون سگ که راهشان نمی دهند
اصلا ً فرقی ندارد که کدامشان انتخاب می شوند . طبق یک رسم دیرینه در آمریکا هر رئیس جمهوری بعد از رسیدن به کاخ سفید قبل از هر گونه تغییری در کابینه و انتخاب معاون هایش باید سگش را برای ورود به کاخ سفید انتخاب کند .
کاخشان خواهان زیادی دارد
کاخ سفید مقصد آخر نامزدهای هر دوره ریاست جمهوری آمریکا فقط به سفیدی معروف نیست . یک بنای 6 طبقه با 132 اتاق 32 حمام و دستشویی 7 راه پله جدا از هم و 3 آسانسور . سوای زمین های بازی تنیس ، دو و پیاده روی ، گلف ، اتاق بیلیارد و بولینگ و ... با 412 در و 147 پنجره ! روزی 6 هزار بازدید کننده دارد و چیزی حدود 65 هزار برگه نامه به آنجا می رسد که از میان آنها فقط 10 تا از نامه ها را رئیس جمهور می خواند . روزی متوسط 3500 تماس تلفنی با کاخ گرفته می شود ، 1000 نمابر و حدود صد هزار ایمیل ....
 
امیدوارم لذت کافی را برده باشید .

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:50توسط اصغر محمودی | |

 

راهکار
4 چیزی که هیچ وقت نمی توانید پسشان بگیرید :
... حرفی که زده شده ... زندگی گذشته شما ... زمان به هدر رفته ... و موقعیت های از دست رفته ...
قسمت عمده ای از زندگی ما مثل جزر و مد است ، خیلی چیزها می آیند و می روند تا بتوانند دوباره بازگردند . اما باقی قسمت های زندگی ما همانند شهاب سنگ هایی هستند که هیچ وقت بر نمی گردند ؛ با چیزهای مشابه با آنها برخورد می کنید ، اما آنها فقط به ظاهر شبیه به هم هستند .
حقیقت این است که 4 چیز وجود دارد که هیچ وقت نمی توانید آنها را برگردانید .
شما هیچ وقت نمی توانید کلماتی را که از دهانتان بیرون آمده پس بگیرید و همین ویژگی است که کلمات را این قدر قدرتمند می سازد . این ویژگی ، کلمات خشمگین را ویرانگر ساخته و باعث می شود کلمات غیر واقعی سبب تضعیف روحیه طرف مقابل بشود .
همچنین کلمات محبت آمیز ، همانند نیروی شفا دهنده عمل می کنند . دفعه بعد که نفس گرفتید تا لب های خود را به کلامی بگشایید به خاطر داشته باشید آنچه که به زبان می آورید در قلب شنونده نوشته می شود و هنگامی که نوشته شد دیگر نمی توان آن را پس گرفت .
شما هیچ وقت نمی تواتید گذشته خود را پس بگیرید ، چه روزهای خوشی اش را چه روزهای درد و رنج و شکستش را . اگر آنها در گذشته اتفاق افتاده اند هیچ وقت نمیتوان آنها را پس گرفت یا تغییر داد . نمی توانید وانمود کنید که هیچ اتفاق بدی نیفتاده ، همان طور که نمی توانید اتفاق های خوب گذشته را هم انکار کنید .
دردناک است که گاهی اوقات زندگی بی رحمانه به پیش می رود و ما نیز مجبوریم به دنبال او به پیش برویم . شما می توانید یا از گذشته خود درس بگیرید یا محکوم به تکرار آن بشوید اما نمی توانید آن را پس بگیرید .
هیچ وقت نمی توانید زمانی را که از دست داده اید پس بگیرید . آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا با بالا رفتن سنمان به نظر می رسد روزها هم سریع تر می گذرند ؟ شاید به این خاطر است که گذر عمر به ما می آموزد در نهایت چقدر زندگی کوتاه است و ما چقدر زمان خود را هدر داده ایم .
شما هیچ وقت نمی توانید موقعیت هایی را که از دست داده اید پس بگیرید . قبول دارم که ممکن است با موقعیت هایی مشابه دیگری برخورد کنید اما آنها فقط ظاهرا ً شبیه به هم هستند ؛ درهای این موقعیت ها فقط برای یک فصل گشوده می شوند و ناگهان هم بسته می شوند ، چه شما پشت آن باشید چه جلوی آن ، فرقش در این است که وقتی درها بسته می شود ، کجا ایستاده باشید !
جاده دوزخ ، غم و اندوه و ناامیدی با گفتن کلمه ای کاش ساخته می شود .
چگونگی تشخیص شهاب سنگ هایتان کلمات ، گذشت ، زمان و موقعیت ها را بیاموزید و از روز خود نهایت استفاده را ببرید ، خداوند آن را خلق کرده است و شما هیچ وقت شبیه به آن نخواهید بود .

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:48توسط اصغر محمودی | |

 

عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم
اللهم عجل لولیک الفر    ج
با عرض سلام و خسته نباشید به دوستان همیشگی وبلاگ :
در ابتدا باید عذرخواهی بنده را به دلیل شماره ی قبل بلاگ پذیرا باشید ؛ چون به دلایل فنی مشکلاتی برای مرورگر بنده پیش اومد و مطالب بلاگ جایشان قاطی پاطی شد ، کلا ً همه چی بهم ریخت ولی صمیمانه قول میدم دیگه از این مشکلات خبری نباشه ...
خب در دومین شماره وبلاگم موضاعات زیر برای شما یاران همیشگی قرار داده شده :
زین پس در ابتدای وبلاگ بنده همانطور که در این شماره هم مشاهده می کنید کلمات قصار امام علی (ع )آورده خواهد شد .
و هم چنین از این شماره به بعد و در عصر آرمان شهرهای دروغین ، دریغ ورزیدن از هر تلاشی جهت گسترش و تعمیق فرهنگ مهدوی ، نابخشودنی است ؛ از آنجا که امامت از نعمت های بزرگ الهی است ، شناساندن نعمت حضرت ولی عصر علیه السلام قدر شناسی از نعمت را به دنبال دارد و جامعه قدردان از نعمت امامت ، مرهون لطف حضرت حق قرار می گیرد ، بنده هم تصمیم گرفتم که در شناساندن بیشتر حضرت مهدی علیه السلام در تمام عرصه های مهدوی ( شخیصت حضرت ، غیبت ، انتظار ، ظهور ، رجعت و ... ) نقش کوچکی را ایفا کرده باشم .
پس در همین راستا بخش «انتظار ظهور » پای همیشگی وبلاگ بنده بوده و در این شماره نخستین مطالب را برای شما آوردم .
 
در بخش تکنیک این شماره :   غصه نخور ! اعتماد به نفست را تقویت کن .
زندگینامه : دومین قسمت زندگینامه استیو جابز تقدیم به شما عزیزان .
عجیب ولی واقعی : در این شماره موضوع جالبیه از دست ندینش : معروفترین القاب ایرانیان چه بود ؟ ملقب به ...
خبر : در این شماره یک خبر بخصوص براتون گذاشتم .
راهکار : 5 راه گفتن دوستت دارم ...
داستان : دومین قسمت از قصه غلام سیاه دروغگو ، برای شما .
آموزش : سری دوم لغات کامپیوتر
آیا میدانید که : مژده ! از این شماره بخش جدید آیا میدانید که هم راه اندازی شد...
 
 
امیدوارم لذت کافی را از وبلاگ خودتون ببرید ...
 
 

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:44توسط اصغر محمودی | |

 

تکنیک
در این شماره از تکنیک مورد زیر برای بحث انتخاب شده :
غصه نخور ! اعتماد به نفست را تقویت کن .
عدم اعتماد به نفس یا اعتماد به نفس پایین به زندگی ات لطمه می زند ، هر کسی چنین موردی را تجربه کرده است .
اعتماد به نفس یعنی :
آرام باش :
در هر موقعیتی از زندگی ، لازم است که میزان مناسب عواطف و احساسات را در کنترل و اختیار داشته باشی ، احساسات بیش از حد در هر موردی آنرا تباه میکند . وقتی در هر وضعیتی چه مثبت یا منفی آرام باشی ، در واقع گامی بزرگ به سوی اعتماد به نفس برداشته ای .
خونسردی ات را حفظ کن :
وقتی از آخر و عاقبت کاری خبر نداشته باشی ، به جای این که به خودت استرس وارد کنی و افکار منفی به ذهنت بیاوری ، کافی است خونسردیت را حفظ کنی . وقتی بتوانی هر نوع عدم اطمینان را تحمل کنی و دم بر نیاوری ، می توانی کوه را هم جا به جا کنی .
نگران این که مردم در مورد تو چه می گویند ، نباش :
تا به حال شده از جایی که می خواستی بروی ، تصور ذهنی داشته باشی و کاملا ً عکس قضیه برایت پیش آمده باشد ؟ پس تجسم و تصور تو تا این حد قابل اعتماد است ، پس این قدر به تصورت اعتماد نکن . پس از این تصور ذهنی که مردم راجع به تو چه می گویند یا چه فکر می کنند ، دست بردار .
در جایی که اعتماد به نفس نیاز داری ، دقیق باش :
اعتماد به نفس بی مفهوم است تا این که آن را به موردی دقیق مرتبط کنی . البته در این مورد مطمئن هستی که این مقاله را تا آخر می خوانی و این که می توانی چراغی را روشن و خاموش کنی . یعنی در هر موردی آنقدرها هم ، اعتماد به نفس لازم نیس . اما برای رسیدن به خواسته های زندگی ات باید دقیقا ً بدانی که چه می خواهی و در کدام مرحله زندگی ات باید اعتماد به نفس درست حسابی داشته باشی . همین حالا به مواردی به خصوص فکر کرده و آنها را یادداشت کن ، در این وضعیت است که بذر اعتماد به نفس را در ذهنت می پاشی .
دقیقا ً همان چیزی را که انتظار داری ، نصیب خودت می کنی :
تو باید اهدافی شفاف به ذهنت القا کنی . وقتی وظیفه ای را به ذهنت محول کرده ای ، این ذهن به هر آب و آتشی می زند تا وظیفه را به بهترین نحو انجام دهد . اگر سعی کردی اسم کسی را که فراموش کردی به یاد بیاوری اما نمی توانی ، چند ساعت بعد ، اسم آن فرد به ذهنت می آید !!! به این نکته توجه شود که همین تجربه سعی در یادآوری در واقع تلاش های ضمیر ناخودآگاه است که حتی وقتی تو در چند ساعت بعد به یاد آوردن آن اسم را فراموش کردی ، باز هم این ضمیر آگاهانه پیگیر کار است !! پس تو با استفاده از این مکانیزم طبیعی و خدادادی می توانی اعتماد به نفس بیشتری را احساس کنی ، ولی باید حواست باشد که وظیفه ای بجا و مثبت برای ضمیر ناخودآگاهت تعیین کنی .
هیچ مورد منفی ای به ذهنت نیاور :
به جای این که بگویی ؛ دلم نمی خواهد در این مورد سرخورده شوم ؛ نقشه دقیقی از اهدافت را که چه می خواهی و چه باید بشود به ضمیر ناخودآگاهت بده . در واقع ذهن تو کار خودش را انجام می دهد و صبر نمی کند که تو به آن بفهمانی این کار را بکن یا نکن و فقط ، نقشه شفاف ذهنی ات ، خواه مثبت یا منفی ، کار را دنبال می کند . در این زمینه ، خداوند ، به تو موهبتی الهی عطا کرده است که با دادن نقشه صحیح زندگی به ضمیر ناخودآگاهت ، زندگی ات را به سوی موفقیت پیش می برد .
از هدف نمای خدادادی ات استفاده کن :
حالا که متوجه شدی ، وظیفه ای بجا و مناسب را برای ذهنت تعیین کنی ، لازم است طریقه آن را هم بدانی . روش آن فقط و فقط از طریق تجسم است . به هر موقعیتی که می خواهی برسی ؛ شغل خوب ، ازدواج موفق ، مسافرت ، سلامتی و ... ؛ هر روز به مدت 10 دقیقه در جایی خلوت قرار بگیر و خودت را در وضعیت دلخواه مجسم کن . صداها را بشنو . رنگها و مناظر را ببین و همه چیز را مثل فیلمی که خودت هم در آن نقش داری در ذهنت مجسم کن . در این صورت این تصویر ذهنی ، در ضمیر ناخودآگاه ثبت می شود و از آن به بعد وظیفه ضمیر ناخودآگاه است که پیگیر قضیه شود و آن را عملی کند .
سه راهکار برای کسب اعتماد به نفس سریع و فوری :
1.دقیقا ً به زمان ، مکان و وضعیتی که دلت می خواهد در آن اعتماد به نفس داشته باشی ، فکر کن . یادت باشد تا زمانیکه به چیزی دقیقا ً مرتبط نشوی و حال و هوای آن را حس نکنی ، اعتماد به نفس بی معنی است .
2.حواست را روی حرف هایی که دلت می خواهد در آن مکان یا وضعیت بزنی ، متمرکز کن ... اگر دلت می خواهد آرام ، خونسرد و سراپا گوش باشی ، همین کلمات را در ذهنت بیاور ، یادت باشد که ذهن تو ، فقط و فقط روی دستورالعمل های مثبت شفاف کار می کند .
3.چشمانت را ببند و در مورد حال و هوای کلمات در آن وضعیت به خصوص فکر کن . دقیقا ً همان وضعیت را تجسم کن و حال و هوای آرامش ، خونسردی و اعتماد به نفس را حس کن . در این حالت وظیفه شفاف و دقیق ضمیر ناخودآگاهت را مشخص کردی .
خسته نباشید

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:40توسط اصغر محمودی | |

 

عجیب ولی واقعی
معروف ترین القاب ایرانیان چه بود ؟
ملقب به ...
شاهنشاه :
شاید وقتی داریوش کتیبه معروفش را می نوشت ، اولین نفری بود که خودش را مفتخر به لقب شاهنشاهی می کرد . بعد از سقوط هخامنشیان و در دوره سلوکیان عنوان پر طمطراق شاهنشاه به کسی داده نشده ، زیرا یونانیان همیشه شاهنشاه را شاه ایران می دانستند . تا اینکه در دوره اشکانی مهرداد دوم برای اولین بار لقب شاهنشاه را دوباره زنده کرد . شاهنشاه در شکل ایران زمین آن زمان که هر ساتراپ ها بود . در زمان ساسانیان هم با وجود از بین بردن حکومت ملوک الطوایفی اشکانی ، عنوان شاهنشاه برای برخی شاهان ساسانی مثل انوشیروان و خسرو پرویز وجود داشت . ولی بعد از مدتی لقب شاهنشاه عملا ً فراموش شد و اولین کسی که این عنوان را بر خود گذاشت محمدرضا پهلوی بود که با مقایسه مختصات ایرن دوران او و پیشینیانش این لقب بسیار اشتباه به نظر می رسید .
میرزا :
مخفف امیر زاده است که اول لقب شاهزادگان بود و بعد لقبی برای سردار زادگان شد . میرزا اوایل امیرزا گفته می شد که در طول زمان الفش حذف شد و میرزایش ماند . میرزا وقتی در انتهای نام کسی می آمد به این معنی بود که او از یک خانواده با اصل و نسب است . یکی از معروفترین میرزاها ، عباس میرزای ولیعهد بود .
اعتماد الدوله یا صدر اعظم :
پادشاهان ایرانی اغلب همه کارهای مربوط به مملکت داری شان را به دوش صدر اعظمشان می انداختند . لقب اعتماد الدوله یا مترادف صدر اعظم در واقع همان نفر دوم کشور پس از شاه بود که اختیارات فراوانی داشت . کسی که این لقب را داشت گاه وزیری بی نهایت قدرتمند می شد مثل : بزرگمهر ، خواجه نظام الملک یا امیر کبیر گاه وزیری بی کفایت می شد ، مثل : آقا خان نوری ، حاجی میزرا آقاسی . در کل صدراعظم به خصوص در یکی دو قرن اخیر به جز لقب ، پست بسیار مهمی بود که در تاریخ ایران نقش بسیار مهمی داشت .
قزلباش :
قزلباش پیش از آنکه تبدیل به ستون اصلی ارتش ایران در زمان صفویان شود برای خودش لقبی خاص بود و هویتی ویژه داشت . این واژه در ترکستان شرقی اشاره به شیعیان و در آسیای شرقی به معنوی علویان بود . در بین عثمانی ها قزلباش به معنی یک فرقه ی مخفی بود ، در بین روس ها و ونیزی ها مترادف ایرانی بود و تاتاری های اطراف رود ولگا به تاجرهای زرنگ می گفتند . از این شواهد مشخص است که قزلباش با هویت ایرانی و شیعی در آمیخته بودند . با این حال ابتدا قزلباشان ، قبایل جنگاور ترکمانی بود که در جریان مهاجرت از شامات به آذربایجان مرید جریان صوفی گری شیخ صفی و جانشینانش شدند . واژه قزلباش از دو واژه ترکی « قزل » به معنی سرخ و « باش » به معنی سر است که توسط نواده شیخ صفی ، شیخ حیدر پس از خوابی که دیده بود برای مریدان خود انتخاب شد .
فرمانفرما :
از آن دست لقب های خانوادگی بود که فقط در دوره قاجار متداول شد . اولین کسی که ملقب به این لقب شد فیروز میرزا ، پسر عباس میرزای معروف ، ولیعهد فتحعلی شاه قاجار بود . از آنجا که لقب گرفتن و لقب دادن در دوره قاجار به شدت افسار گسیخته شده بود ، فرمانفرما در خاندان فیروز میرزا که در واقع پسر عموهای شاهان قاجار می شدند موروثی شد . معروف ترین آنها عبدالحسین میرزای فرمانفرماست که در کنار ناصر الدین شاه و شاپور ، ریپورتر که جاسوس معروف انگلیسی هندی ، ایرانی ! بود تنها ایرانیانی هستند که نشان « بند جوراب » از ملکه انگلیس دریافت کردند . فرمانفرماها بر خلاف دیگر خانواده های اشرافی در ایران به شدت نسبت به آداب و تربیت اشرافی نشان خانوادگی هم برای خودشان طراحی کرده بودند . نوع زندگی آنها طوری بود که اشراف اصیل اروپا با آنان ارتباط خانوادگی داشتند و در مهمانی هایشان از آنان دعوت می کردند . فرمانفرماها شاید اولین خانواده واقعی اشرافی در ایران به معنای کلاسیک آن بودند .
پهلوان :
این یکی از مردمی ترین لقب هایی است که در این فهرست وجود دارد . البته سابقه و قدمت آن عملا ً به اساطیر می رسد ، ولی خب این لقب به بعضی مردمان با شرایطی خاص هم داده می شد . واژه پهلوان از ترکیب « پهلو » و « ان » بود . و چیزی شبیه شوالیه های اروپایی . پس پهلوان کسی بود که جوانمرد ، رشید و ... باشد . هر چند که بعد از اسلام گروهی عیاران را نماینده آنان می شمردند ولی این اشتباه است چون عیاران اگرچه هدفی درست یعنی کمک به نیازمندان در مقابل ظالمان را داشتند ؛ اما روش آنها دزدی بود ، راهی که پهلوانان هرگز به آن نمی رفتند . در قرون گذشته پهلوانی و پهلوان لقبی بود که اگر چه بازوبند رسمی آن در یک مسابقه کشتی توسط شاه به برنده اعطا می شد اما بیش از هر چیز این انتخاب ، انتخاب مردمی بود . و مثالش پهلوان تختی ...
ملک الشعرا :
این همه لقب اشرافی ، یک بار هم لقب ادبی و هنری ! این لقب مستقیم از طرف شاه به شاعر اول کشور هدیه می شد . در زمان قاجار رسم بود که هر از چندی همه شعرا دور شاه جمع شوند و قصیده ای مثنوی ملی میهنی یا شعری در رثای شخص شاه بخوانند که طی این مراسم با نظر شاه یکی از شاعران به مقام بلند ملک الشعرا نایل می آمد . البته در ایران عنوان ملک الشعرای آستان قدس رضوی هم از گذشته وجود داشته که طبق همین روال اعطا می شد ، منتهی اشعار ان در رثای امام هشتم شیعیان ، امام رضا ( ع ) سروده می شد . یکی از معروفترین ملک الشعراهای قاجار ، ملک الشعرا بهار بود که این لقب را از پدرش به ارث برده بود .
مستوفی :
در یک کلام تمام حساب و کتاب شاه و مملکت زیر دستش بود . البته این لقب گاهی پسوند و پیشوند مختلف هم می گرفت ، مثل وقتی مستوفی الممالک می شد که پستی مشابه وزیر کشور داشت ؛ البته فقط با دخالت در امور مالی ! پیشینه « مستوفی » مثل خیلی از عناوین دیگر به دوران خواجه نظام الملک می رسد اما در هر سلسله هم معمولا ً اصلاحاتی روی کار مستوفیان آن زمان بود. جالب است که اکثر مستوفیان اهل تفرش ، آشتیان و گرگان بودند .
کلانتر :
لقب کلانتر که البته تا پیش از صفویه « رئیس » نامیده می شد . مخصوص کسی بود که از طرف حکومت نماینده رسمی یک صنف یا منطقه شهری بود . اینکه قدرت کلانترها چقدر بود بستگی به توانایی های شخصی خودشان داشت ؛ وگرنه لقب آنها قدرت چندانی برایشان نمی آورد چون این پست نزد شاه چندان ارزشی نداشت . از معروفترین کلانترها ، حاج ابراهیم کلانتر است که در زمان جنگ های معروف لطفعلی خان زند و آقا محمد خان قاجار ، کلانتر بعضی محلات شیراز بود و با سر و زبان خودش توانست قدرتی بهم بزند و لطفعلی خان را به شیراز راه ندهد تا آغا محمد خان سرانجام شکستش بدهد و آنچه بر ایران بود که نباید برود !
واقعا ً خسته نباشید ، در شماره ی بعدی القاب اروپایی را مورد بحث خواهیم داد ، اونم شیرینه ، پس منتظر باشید .
  

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:36توسط اصغر محمودی | |

 

آیا میدانید که
این بخش تازه راه اندازی شده و امیدوارم که مورد توجه تان قرار بگیرد .
آیا میدانید که : بوکس بازی از روم قدیم به یادگار مانده است ؟
امپراطوران روم قدیم وقتی از عیش و عشرت ، و سرگرمیهای زشت و مبتذل خسته می شدند ، به تماشای صحنه های دلخراش می پرداختند ، و از آنها نیز لذت می بردند . از جمله در حضور دولتمردان ، و در یک آمفی تئاتر دو زندانی نگون بخت را به جان هم می انداختند ، که اگر یکی موفق بر کشتن دیگری شود ، خود نیز به تخفیف مجازات نایل می آمد . یکی از روشهای معمول در این پیکار 2 نفره استفاده از بوکس بود . به این ترتیب که هر 2 زندانی نوعی دستکش محکم چرمی می پوشیدند ، که سرتاسر آن را گل میخ های خیلی تیز مفرغی به فاصله های کوچکی از یکدیگر پوشانده بودند ویک ضربه آن کافی بود که بر سر و صورت و سینه حریف آسیب مهلکی وارد سازد . این نوع بوکس بازی زیاد طول نمی کشید و در مدت چند دقیقه یکی از 2 زندانی توسط دیگری از پا در می آمد و در ادامه این پیکار به وضع فجیعی کشته می شد .
با سقوط امپراطوری روم ، این بوکس بازی وحشیانه نیز از بین رفت ، ولی متاسفانه از اوایل قرن 18 در انگلیس از نو معمول شد . در این بوکس بازی جدید 2 نفر در حضور مردم با مشت برهنه به جان هم می افتادند و تا می توانستند به سر و صورت و بدن هم مشت می زدند . بالاخره مردم به انجام این مسابقه خشن اعتراض کردند ، تا اینکه به سال 1867 مقررات جدیدی در این مورد وضع شد : بوکسورها به پوشیدن دستکش نرم و ضخیم مخصوص ملزم شدند ، و مدت ها هر راند بازی 3 دقیقه اعلام شد .
این هم از اولین آیا میدانید که ، ما !!!!

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:30توسط اصغر محمودی | |

 

ای   نگار نازنین فاطمه سلام الله علیها
یادگار آخرین فاطمه سلام   الله   علیها
رخ عیان کن مه جبین فاطمه   سلام الله علیها
 
اللهم عجل لولیک الفر    ج
 
 
با عرض سلام و خسته نباشید به دوستان عزیز ؛ دوباره من و یه شماره ی جدید از وبلاگم مزاحمتون شدم ؛ این روزا سرم شلوغه چون دارم دومین کتاب الکترونیکی خودم رو می نویسم ولی باز از مطالب این شماره بلاگ غافل نموندم . خب محتوای این شماره :
قصار
انتظار ظهور : در دومین شماره انتظار ظهور آثار دعای فرج را برایتان آماده کردم .
خبر : یه خبر اجتماعی براتون تو این هفته گذاشتم .
تکنیک : در این شماره از تکنیک دربارۀ روابط خانوادگی و هر چه بهتر شدن آن بحث شده است .
داستان : قسمت سوم قصه غلام سیاه دروغگو تقدیم شما دوستان .
عجیب ولی واقعی : همانطور که هفته پیش قولش رو داده بودم در این شماره القاب اروپایی را براتون حاضر کردم .
آیا میدانید که : در این شماره هم یک آیا میدانید دیگر برای شما آماده شده است .
زندگینامه : سومین قسمت زندگینامه استیو جابز تقدیم شما عز یزان .
آموزش : مجموعه سوم لغات کامپیوتر قرار داده شده است .
راهکار : همیشه که نباید راهکارامون در مورد زندگی ، عشق و علاقه و دوست داشتن باشه !!! در این شماره : نگاهی به و یندوز 8 ؛ تازه ترین محصول مایکروسافت ؛ پنجره هشتم
امیدوارم که از این شماره وبلاگ هم لذت کافی را ببرید ...

+نوشته شده در دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,ساعت14:28توسط اصغر محمودی | |

 

تکنیک
چگونه شادابی و سلامتی خانواده تان را بالاتر ببرید ؟
1.با هم آواز بخوانید
دسته جمعی آواز خواندن ، از کارهایی است که همواره با شادی و خنده همراه است ، نیازی نیست که خواننده باشید و یا با قواعد و اصول خوانندگی آشنا باشید برعکس اگر هیچگونه تجربه و آموزشی در این زمینه نداشته باشید اوقات مفرح تری را سپری خواهید کرد . هرگز نگویید از ما گذشته ، این جمله شروعی برای یک زندگی کسالت آور و یکنواخت است . بسیاری از زن و شوهرها پس از تولد فرزندان از ابراز خوشحالی و انجام کارهای پرتحرک صرفنظر می کنند در حالی که شادترین و موفق ترین خانواده ها هرگز این گونه نمی اندیشند بلکه بچه ها را نیز در انجام این کارها سهیم می کنند . زمانی که همه ی اعضای خانواده در خانه حضور دارند فرصت خوبی برای آواز خواندن است اگر دسترسی به مکانی باز و بزرگ دارید با یکدیگر بدوید و بخندید و بخوانید .
2.خاطرات خوب را جاودان کنید
روز ازدواج ، تولد فرزندان و دیگر اتفاقات شیرین زندگیتان را با گرفتن عکس و فیلم جاودان کرده و بعد مرتب آنها را تماشا کنید . عکس های روز شیرین زندگیتان را به دیوار نصب کنید . هر از گاهی به تماشای آلبوم عکس های قدیمی و فیلم های آن دوران بنشینید .
3.اتاق شادی داشته باشید
برنامه ریزی و رفتار طبق برنامه های تعیین شده بسیار خوب بوده و در اکثر مواقع بهترین گزینه برای دستیابی به اهداف است اما این که بخواهید همواره طبق برنامه های دقیق و ثابت زندگی کنید نیز سخت و کسالت آور است . تاکید بیش از حد به دنبال کردن برنامه ریزی ها و انجام کارهای روزمره و یا موظف کردن بچه ها به انجام تکالیف مدرسه موجب بالا رفتن میزان استرس و نگرانی در بین اعضای خانواده می شود . در برنامه ریزی های روزمره تان حتما ً زمانی را برای استراحت و تفر یح بگذارید و در این اوقات به هر کاری که دوست دارید حتی کارهایی که هیچ هدفی نداشته و یا بی نتیجه هستند . در این اوقات کاری کنید که همسرتان و اگر فرزند دارید فرزندتان از انجام آن لذت برده و خوشحال تر شوند . در کل کارهایی انجام دهید که موجب می شوند در کنار یکدیگر اوقات بهتری داشته باشید . اکثر خانواده ها قسمتی از منزل را برای مطالعه ، انجام تکالیف درسی و این قبیل کارها اختصاص می دهند اما کمتر خانه ای وجود دارد که در آن قسمتی مخصوص بازی و انجام کارهای نشاط انگیز باشد . حتی اگر به دلیل کوچک بودن منزلتان امکان ایجاد اتاق شادی را ندارید قسمتی از منزلتان را برای چند ساعت در هفته به این کار اختصاص دهید ، بدون شک به این قسمت از منزلتان بیش از مابقی خانه علاقه مند خواهید شد .
4.باهم مطالعه کنید
مطالعه کردن نیز از عادات بسیار خوبی است که از دوران کودکی باید آن را در افراد پرورش داد . هر روز زمانی را به مطالعه با فرزندانتان اختصاص دهید و چه بهتر اگر همه اعضای خانواده در این زمان به مطالعه مطالب مورد علاقه شان بپردازند . کودکان با مشاهده مطالعه کردن والدینشان ترغیب می شوند که خود نیز در این زمان مطالعه کنند چرا که آنها رفتارهای شما را با دقت زیر نظر داشته و از شما الگوبرداری می کنند . می توانید با کودکتان به مطالعه کتابهای مخصوص کودکان بپردازید و اگر فرزندتان به مدرسه می رود کتاب را بین خودتان قسمت کرده و هر کدام یک قسمت از کتاب را بخوانید . زمانی که نوبت شما رسید با هیجان بخوانید ، کودکان عاشق هیجان و شادی هستند و زمانی که نوبت به کودک رسید او را به این دلیل که توانسته قسمت مربوط به خودش را به خوبی بخواند تشویق کنید .
5. عادت های خوب و مفرح بسازید
فست فودها از جمله غذاهای مضر و خوشمزه و جذابی هستند که اکثر افراد به خصوص کودکان با اشتها به آنها روی می آورند . اما همه از مضرات این غذاها آگاهیم و باید راهی بیابیم تا فرزندان خود را به خوردن غذاهای مفید و مقوی ترغیب کنیم . یکی از بهترین کارها برای رسیدن به این هدف این است که کودکان را در پختن غذاها شریک کنیم چرا که آنها مشتاق خوردن غذایی هستند که خودشان آن را تهیه کرده اند . راه دیگری که میتوان کودکان را به خوردن غذاهای سالم تشویق کنیم طراحی مسابقه در خانواده است ! مسابقه ای ترتیب دهید که همه اعضای خانواده در آن شرکت کنند حتی کودکان کم سن وسال و در این مسابقه هر کسی باید بهترین ، سالم ترین و خوشمزه ترین غذا را تهیه کند . در این مسابقه سعی کنید غیر مستقیم بهترین مواد غذایی را به کودکانتان معرفی کرده و بخواهید از آنها در غذایشان استفاده کند و سپس او را در مسابقه برنده اعلام کنید . بدین ترتیب کودک شما از سنین پایین مواد غذایی مفید را شناخته و به خوردن آنها عادت می کند . همچنین فرزندانتان را از سنین پایین در انجام کارهای منزل سهیم کنید و از آنها بخواهید اتاق و وسایل خود را خودشان مرتب کنند و در ازای آن پاداش کوچکی بدهید مثلا ً به آنها اجازه بدهید شب 1 ساعت دیرتر بخوابند و یا نیم ساعت بیشتر از حد معمول تلویزیون تماشا کرده و یا با کامپیوتر بازی کنند . به این ترتیب آنها از کودکی مسوولیت پذیر شده و می آموزند که به یکدیگر کمک کنند .
6. عذرخواهی کافی نیست
اگر یکی از فرزندانتان به خواهر یا برادرش توهین کرده و او را ناراحت کرد به او بیاموزید که باید از او عذرخواهی کند حتی اگر خواهر یا برادرش از او کوچکتر باشد . همچنین به او بیاموزید که تنها عذرخواهی کافی نیست و باید کاری کند تا رفتار نادرستش را جبران کند . مثلا ً وسیله بازی یا خوراکی مورد علاقه اش را با او شریک شود و یا به او در مرتب کردن اتاق و وسایلش کمک کند .
7. با هم ورزش کنید
انجام تمرینات ورزشی همواره برا ی و بالا بردن سلامتی بدن توصیه می شود و چه بهتر اگر این تمرینات را به همراه اعضای خانواده انجام دهید تا به این وسیله سلامتی روحی خود و خانواده تان را نیز بالا ببرید . بعد از ظهرها و یا اوایل شب معمولا ً همه اعضای خانواده در منزل هستند و این زمان فرصت خوبی است تا برای دوچرخه سواری یا پیاده روی به پارک یا محوطه بازی در نزدیکی منزلتان برو ید ، هنگامی که فرزندانتان مشغول بازی با وسایل موجود پارک هستند شما و همسرتان نیز می توانید علاوه بر پیاده روی و نرمش با یکدیگر صحبت کنید .
8. به رفتارهای خوب جایزه بدهید
 یکی از مسایلی که موجب ایجاد اختلاف بین همسران می شود بدرفتاری های کودکان است همچنین زمانی که فرزندتان را به دلیل رفتار نادرستش تنبیه می کنید در جو منزل تشنج ایجاد می شود پس بهتر این است که از ابتدا کودک را با رفتارهای پسندیده آشنا کنید . یکی از بهترین راهها برای آموزش این مساله به کودکان این است که خود و همسرتان در حضور کودکان رفتار شایسته ای داشته و به یکدیگر احترام بگذارید . هرگاه فرزندتان رفتار خوبی داشت او را تشویق کرده و در مقابل با صحبت کردن به او بیاموزید که کدام رفتارها نادرست و ناشایست هستند . نیازی نیست که هدیه گران قیمتی را بعنوان جایزه به فرزندتان بدهید چرا که با این کار توقع او را از زندگی و اطرافیان بالا برده و موجب می شوید در آینده مشکلات دیگری بوجود آیند . معمولا ً خانواده ها در اواخر هفته و تعطیلات از منزل بیرون می روند می توانید به پارک ، سینما یا باغ وحش رفته و به او بگویید که این تفر یحات جایزه او هستند .
9. به تمام فرزندانتان توجه کنید
والدینی که بیش از یک فرزند دارند معمولا ً از کمبود وقت شکایت می کنند و به دلیل مشغله هایشان کمتر با فرزندانشان وقت می گذارند ، اما به یاد داشته باشید که تک تک فرزندانتان به شما نیاز دارند حتی اگر دیگر دوران کودکی و نوجوانی شان را پشت سر گذاشته باشند ، گاهی مشکلات فرزند بزرگتر شما بسیار جدی تر و مهم تر از برآوردن نیازهای ساده و ابتدایی کودک شماست .
10. به یکدیگر احترام بگذارید
به همسرتان عشق بورز ید و به او احترام بگذارید و این کارها را حتما ً در حضور فرزندانتان نیز انجام دهید . کودکان باید بدانند و ببینند که والدینشان یکدیگر را دوست داشته و به هم احترام می گذارند ، به این ترتیب هم احساس امنیت و آرامش کرده و هم خود نیز این شیوه رفتاری را می آموزند . بسیاری از خانواده ها در حضور فرزندان به یکدیگر ابراز عشق و علاقه نمی کنند و همین مساله به مرور زمان موجب سرد شدن روابط و یکنواخت و کسالت اور شدن زندگی می شود .
موفق و پایدار باشید    

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:42توسط اصغر محمودی | |

 

عجیب ولی واقعی
همونطور که قولش رو داده بودم این هفته سراغ القاب اروپایی رفتم...
اشراف در قرون وسطی چطور همدیگر را صدا می زدند ؟
سر sir :
لقب سر در گذشته مانند امروز مستقیما ً توسط ملکه یا شاه به افرادی که خدمات یا کار خاص و مهمی انجام داده اند اهدا می شد . در گذشته معمولا ً شوالیه ها یا بارون ها این لقب را دریافت می کردند اما امروز این لقب را به افراد عادی از خواننده های موسیقی ( پل مک کارتنی ) تا مربی های فوتبال ( الکس فرگوسن ) هم داده اند .
شوالیه :
لقب شوالیه معمولا ً به افراد شجاع ، نترس و البته با خصلت های نیکوی اخلاقی و جوانمردی داده می شد . این لقب اشرافی نبود ولی زمانی که به یکی از اشراف داده می شد لقبی اشرافی تلقی می شد . لقب شوالیه توسط شاه یا ملکه به افراد اعطا می شد و لقبی بسیار ارزشمند بود چون شوالیه ها در اروپا افراد بسیار محترمی بودند که از طرف کلیسا هم تایید می شدند . تعداد شوالیه ها از زمان آغاز جنگ های صلیبی به شدت زیاد شد زیرا کلیسا به کسانی که برای نبرد به سرزمین های مقدس می رفتند ؛ لقب شوالیه اهدا می کرد .
پرنس و پرنسس :
این لقب را به معنای لغوی مرسوم غلط آن با شاهزاده یعنی فرزند شاه اشتباه نگیر ید. پرنس یک لقب اشرافی بود مثل باقی عناو ین اشرافی که زمانی که شاه می خواست شخصی را حاکم بخشی از کشورش بکند به او لقب پرنس آن منطقه را می داد ؛ مثلا ً پرنس ولز . این عنوان هرگز به معنای جانشینی شاه نبود و نیست . البته ممکن بود جانشین یا همان ولیعهد شاه پرنس هم باشد اما هیچ الزامی وجود نداشت . البته هنوز در متون فارسی به جای پرنس از کلمه شاهزاده استفاده می کنند که از همان غلط های مصطلح رایج است .
کنت و کنتس :
از آن دست لقب های عجیب و غر یب بود ! ریشه اش در زبان لاتین به معنای همنشین یا هم پیمان است . در واقع این لقب قدیمی که ریشه اش برخلاف بقیه به امپراتوری روم می رسد ، به اشرافی که شاید نوعی دستیار یا مشاور یا چیزی شبیه آن برای امپراتور روم بودند ، اعطا می شد . کنت از آن لقب هایی است که صرفا ً مربوط به اشراف می شد ه و با جنگ و خونر یزی به دست نمی آمده بعد از فروپاشی امپراتوری روم هم این لقب همین طور ارثی روی باقی کنت ها باقی ماند ه است . مشابه این لقب در انگلیسی « ارل » است .
شاه و ملکه :
معنی اش که مشخص است . شاه ، حاکم رسمی یک کشور بود که به صورت مادام العمر بر یک سرزمین حکومت می کرد و معمولا ً منصبش را از کسی به ارث می برد و به کس دیگری ارث می داد . ملکه هم همسر شاه بود . شاه ها همیشه قدرت اول کشور نبودند ؛ اما در طول تار یخ معمولا ً آنها مقام رسمی برای پاسخگویی به اتفاقات مختلف بودند . در اروپای قرون وسطی تا پیش از شارلمانی ، عملا ً شاه نیرومندی وجود نداشت و آنچه از تعر یف پادشاه قدرتمند در ذهن همه بود ، خاطره امپراتوران روم یا آتیلای خونخوار بود . اما پس از شارلمانی کم کم با اتحاد دوک نشین ها ، فئودال ها و قلعه ها زیر یک پرچم ، معنای اقتدار شاهانه برای مردم اروپایی تازه شد . در آن زمان سرزمین های زیر سلطه شارلمانی نظم تازه ای گرفتند و روابط بازرگانی با شرق و خلیفه قدرتمند اعراب ، هارون الرشید ایجاد شد و ثروت و رفاه جدید به اروپا آمد ؛ اما با مرگ شارلمانی همه چیز دوباره تمام شد . کلیسا دوباره قدرت را به دست گرفت و سالهای تاریک اروپا آغاز شد تا اینکه پس از قرن 13 و 14 میلادی یعنی مدتی پس از شکست اروپاییان در جنگ های صلیبی کم کم سر و کله شاهان قدرتمند اروپایی پیدا شد .
جنتلمن یا نجیب زاده :
خیلی کاربرد خاصی نداشت ! صرفا ً برای کسانی بود که نسب خود را حفظ کرده بودند و مثلا ً اصالت نژادی داشتند . بعضی ها هم به این رتبه نائل می آمدند ؛ یعنی خودشان خانواده اصیلی نداشتند اما به خاطر خدمات شایان توجهی که به ملت یا دربار کرده بودند توسط ملکه محترم به این لقب مفتخر می شدند ، که البته تعداد این افرا کم نبود و و یلیام شکسپیر هم معرف یکی از این جنتلمن هاست .
امپراتور و امپراتریس :
اولین کسی که در تاریخ عنوان امپراتور را داشت ، اوکتاو یوس آگوستوس ، فرزند خوانده ژولیوس سزار بود که با از بین بردن اتحاد مارک آنتونی و کلئو پاترا به فرمانروایی مطلق روم رسید . اروپایی ها پس از سقوط امپراتوری روم ، دیگر امپراتور نداشتند تا اینکه سر و کله امپراتوری مسیحی روم ها پیدا شد که البته به جز 3 ، 4 نفر از آنها بقیه خیلی نشانی از امپراتوری نبرده بودند . اصولا ً امپراتوری یعنی کسی که دامنه حکومتش عالمگیر شود و در مورد امپراتوران مقدس این قضیه زیاد صدق نمی کند . در واقع تا زمانیکه اسپانیایی ها و بعد هم انگلیسی ها و فرانسوی ها و جناب ناپلئون بیایند چند قرنی طول کشید تا اروپا روی یک امپراتوری واقعی را به خود ببیند . معنی امپراتور که واضح است . امپراتریس هم در بیشتر اوقات همسر امپراتور بود و گاهی هم زنی لقب امپراتریس داشت که به طور مستقل حکومت می کرد .
بارون و بارونس :
وجود بارون ها به شخص شاه بستگی داشت . بارون کسی بود که شاه مقدار معینی زمین و ملک به او می بخشید و در ازای آن بارون مالیات های آن ملک را برای شاه جمع می کرد و همیشه درصدی از مالیات ها را هم برای خود نگه می داشت . به خاطر همین همیشه بین بارون های اروپایی و مردم دعوا و اختلاف بر سر مالیات ها وجود داشت . هر چقدر شوالیه ها محبوب بودند بارون ها عموما ً منفور بودند .
مارکی و مارکیز :
وقتی دشمن خارجی حمله می کرد . اولین کسانی که باید خبر دار می شدند همین مارکی ها بودند . پس هر مارکی در واقع یک مرزبان بود که شاه به او وظیفه حفظ و حراست از بخشی از مرز را می داد . البته این لقب در سرزمین های لاتین و انگلوساکسون رایج بود و در سرزمین ها ی ژرمن به مرزبان ها لقب مارگراف می دادند .
دوک و دوشس :
کشورهای اروپایی قرون وسطی شبیه کشورهای فدرال امروزی یا خودمختار ادراه می شدند . مثلا ً شاه فرانسه صرفا ً حاکم پاریس و اطراف آن بود و کل کشور را اداره نمی کرد . ولی مسوولیت داشت حاکم استان های دیگر را معرفی کند . دوک در واقع حاکم یک استان بود که همراه همسرش که دوشس نامیده می شود به دوک نشین می رفت که چیزی مثل استان امروزی بود و از آنجا استان را اداره می کرد . دوک ها بسیار قدرتمند بودند و حتی بسیاری از آنها در سالهای اولیه قرون وسطی از شاهان اروپایی قدرت بیشتری داشتند . البته آن زمان یک لقب بالاتر از دوک بنام آرشیدوک هم وجود داشت که فقط یک رده پایین تر از شاه بود . آرشیدوک ها تاج و یژه ای هم داشتند که اندازه آن کمی کوچکتر از تاج شاهی بود . جالب اینکه این القاب فقط میان دو خانواده ژرمن مرسوم بود . دو خانواده معروف پسبورک و لورن که پایه گذاران امپراتوری مسیحی روم شدند .      

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:39توسط اصغر محمودی | |

 

آیا میدانید که
این هم از دومین شماره آیا میدانید که :
آیا میدانید که : چرا باید از کاسۀ سر محافظت بیشتری کرد ؟
کاسۀ سر مهمترین اعضای بدن را در بر گرفته است . مخصوصا ً مخ که بزرگترین قسمت مغز می باشد ، فضای بیشتری را در بالا و پشت کاسۀ سر اشغال کرده است که کنترل دید ، احساس ، شنیدن و حرکات مربوط به عضله های بدن را به عهده دارد . مخچه هم که کاملا ً در پشت کاسۀ سر و در زیر مخ قرار دارد مسئول کنترل موازنه و همکاری بین ماهیچه های بدن است و اگر صدمه ببیند انسان نمی تواند به خط مستقیم راه برود و یا راست بایستد . بصل النخاع نیز در همین ناحیه واقع است که کنترل تنفس ، ضربان قلب ، هضم غذا و چند فعالیت خود به خودی بدن را به عهده گرفته است . از طرف دیگر انتهای ستون مهره ها در همین جا به پشت کاسۀ سر می رسد . متاسفانه این محفظه استخوانی که جمجمه نام دارد خیلی کم دوام است و ضخامت ناچیزی دارد که با کمترین ضربه می تواند بشکند و اعضای مهم داخل آن لطمه ببینند .
همیشه محافظت از این قسمت از بدن مشکل بوده است .  به عنوان مثال در جنگهای قدیمی کلاه خودهای مخصوص برای حفظ این قسمت از کاسۀ سر و پس گردن به کار می رفته است ، زیرا کمترین آثار ضربه به این قسمت از بدن سبب فلج شدن قسمت هایی از آن است . امروزه به تمام آنهایی که در ساختمان سازی و یا چاه مشغول به کارند و یا در کارخانه هایی که با مصالح سنگین انجام وظیفه می کنند و همچنین به تمام موتورسوارها ، و آنهایی که دوچرخه می رانند توصیه می کنند برای محافظت این قسمت از بدن ، حتما ً از کلاه ایمنی استفاده کنند .  

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:38توسط اصغر محمودی | |

 

یا اباصالح مهدی علیه السلام
غم   عشقت بیابا ن پرورم کرد
اللهم عجل لولیک الفر    ج
 
 
 
با مدد گرفتن از خداوند تبارک الله در خدمت شما هستیم با 4امین شماره از بلاگ :
در این شماره هم همچون شماره های پیشین در خدمت شما هستیم با :
قصار
انتظار ظهور : در این شماره انتظار ظهور آثار ظهور را برای شما آماده کرده ایم .
آیا میدانید که : یکی دیگر از آیا میدانید که ؛ برای شما آماده شده است .
داستان :4امین قسمت داستان غلام سیاه دروغگو
راهکار :یک ایده ی تازه ، به شخصی که به بهترین نظر در مورد جمله « به هیچ عصایی وابسته نباشید » رو برای ما ارسال کنه ، جایزه اهدا می شود...
خبر :یه خبر زنونه و صد البته دخترونه !!!!
عجیب ولی واقعی :خداحافظ دستهای رنگی !
آموزش :4امین بخش از لغات تخصصی کامپیوتر
تکنیک :دل خودت را نشکن...
زندگی نامه :4امین قسمت   زندگینامه استیو جابز
 
و در انتها نیز کمال تشکر رو از شما دارم و باز می گویم که نظرات خود را برای هرچه بهتر شدن این وبلاگ ارسال کنید . مشتاقانه و بی صبرانه منتظر نظرات گرانبهای شما عزیزان می باشم .
با تشکر
محمودی

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:29توسط اصغر محمودی | |

 

آیا میدانید که
ایا میدانید که فریزر هم خوب و هم بد است ؟
غذا شامل باکتری است . باکتری مانند تمام موجودات زنده ، برای زنده ماندن نیاز به آب دارد و چون درجۀ حرارت فریزر در حدود 15- درجۀ سانتیگراد است ، هنگامیکه شما غذا را در فریزر می گذارید آب داخل آن یخ می زند ، و همین امر باعث می شود که باکتری غیر فعال شود و نتواند به آسانی تکثیر پیدا کند ، بنابراین غذا در فریزر بهتر حفظ می شود .
سازندگان فریزرها نیز عموما ً تبلیغ می کنند که با نگهداری مواد غذایی درون آنها در کیفیت شان تغییری حاصل نمی شود و حتی در این مورد با پول زیادی که خرج می کنند مقاله های متعددی در ماهنامه های علمی معروف به چاپ می رسانند ، و کتاب های مستقل پر زرق و برق دیگری از سوی نویسندگان معروف منتشر می سازند ، ولی تمام آنها عوام فریبانه است . به موازات آنها دانشمندان دیگری نیز نتیجۀ تحقیقات خود را با صدای رسا چنین اعلام می دارند ، که 70 % پروتئین موجود در گوشت و نیز اغلب ویتامین ها و سایر مواد غذایی با انجماد و یخ زدگی در فریزر از بین می روند ، بنابراین خوردن آنها بی فایده است .
راههای دیگری هم برای ذخیره کردن غذا وجود دارد . مثلا ً ماهیگیران ، ماهی های صید شده را در آفتاب خشک می کنند . این کار باعث می شود که گوشت ماهی آب خود را از دست بدهد و باکتری نتواند زنده بماند . گاهی هم گوشت یا ماهی را نمک می زنند تا مدتی از فساد حفظ شود . نمک خاصیت اسمزی دارد و آب گوشت را جذب می کند .  

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:24توسط اصغر محمودی | |

 

راهکار
در این شماره قصد داریم به بهترین نظر درباره جمله « به هیچ عصایی وابسته نباشید » رو برای ما ارسال کنه جایزه ای قرار بدیم ...
پس منتظر شما هستم ....

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:21توسط اصغر محمودی | |

 

عجیب ولی واقعی
تو این شماره سراغ تاریخ و روسای جمهور کشورها نرفتم !!! در عوض از تکنولوژی جدید براتون حاضر کردم که خوندنش خالی از لطف نیست ...
خداحافظ دستهای رنگی !!!
چند سالی است که از عرضه پرینتر سری Lشرکت Epson می گذرد و در این مدت این شرکت مدل های متنوعی از این سری را به بازار ارائه کرده است . یکی از ویژگی های بارز این مدل که باعث شده ، بیش از پیش این سری از محصولات مورد توجه کاربران قرار بگیرد کیفیت بالای این سری از محصولات بود که به کمک فناوری اختصاصی اپسون بدست آمده بود . اما در این میان ، مسئله ای که بیش از پیش ذهن مدیران و منهدسان شرکت اپسون را در توسعه روز افزون این سری از محصولات مشغول کرده بود ، بحث کارتریج های تقلبی و استفاده از کارتریج های نامرغوب بود که باعث آسیب رساندن به هد و قطعاات پرینتر و کاهش عمر مفید آن می شود . با توه به این موضوع ، در آخرین مدلهای سری L اپسون روند قبلی خود را تغییر داد و 3 مدل پرینتر را به بازار ارائه کرد که به سیستم خاص تامین جوهر خود اپسون مجهز است که برای راحتی کاربر از خرید متعدد جوهر پرینتر و استفاده از جوهرهای قلابی ارائه شده است .
طراحی بدنه :
L800 مانند دیگر محصولات دارای طراحی ساده و در عین حال مناسبی است . با آن که با یک پرینتر چاپ عکس نیمه حرفه ای روبرو هستیم که برای تامین جوهر مورد نیاز خود برای چاپ از یک سیستم خاص که روی بدنه نصب می شود استفاده می کند ، با وجود این ابعاد خوبی دارد و فضای چندان زیادی را از میز کار شما اشغال نمی کند . اپسون در بدنه این محصول از پلاستیک براق و مات استفاده کرده است . پوشش فوقاتی پرینتر از نوع پلاستیک براق با دانه های ریز است که به راحتی اثر انگشت روی آن می ماند و اگر آدم حساسی باشید مجبور هستید بطور مرتب آنرا تمیز کنید . البته اپسون در ساخت بدنه از پوشش پلاستیک مشکی مات استفاده کرده که این موضوع تا حدودی خیال افراد حساس را راحت خواهد کرد . برای دسترسی به سینی خروجی کاغذ و همچنین امکان چاپ روی دیسک های نوری کافی است / درب تعبیه شده در بخش جلویی پرینتر را باز کنید . طراحی درب جلو یی اپسون مانند دیگر محصولات موجود در بازار عمل کرده و کاربر باید با استفاده از نیروی دست و تنها با کشیدن یا فشار دادن ، آنرا باز و بسته کند . سینی خروجی دارای 3 کشوی تعبیه شده داخل یکدیگر است که در صورت نیاز کاربر می تواند با خارج کردن آنها فضای کافی برای قرار گرفتن کاغذهای خروجی ایجاد کند . درست بالای محل نصب سینی خروجی کاغذ هم فضایی تعبیه شده که با نصب سینی خروجی کاغذ در آن بخش می توانید سینی مخصوص چاپ روی دیسک های نوری را روی سینی خروجی کاغذ نصب کنید .
در سمت چپ درب 3 کلید خاکستری به نسبت بزرگ دیده می شود که به ترتیب از راست به چپ برای خاموش و روشن کردن دستگاه ، هشدار اتمام جوهر و انصراف دادن از چاپ و خروج کاغذ از پرینتر استفاده می شود .

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:17توسط اصغر محمودی | |

 

تکنیک
دل خودت را نشکن
اجازه نده مردم ، حال و هوایت را دست کم بگیرند : اگر احساس دمغی یا شادی می کنی ، همین مورد حال و هوای خودت است و خود واقعی ات را نشان می دهی . هیچ کس حق ندارد با کلامش تو را کم ارزش کند . دیگران که از دل تو خبر ندارند و نمی توانند از دید تو زندگی را ببینند . کسی نمی تواند راههایی را که تو رفته ای ، تجاربی را که تو کسب کرده ای و محرومیت هایی را که کشیده ای لمس کند . کسی حق ندارد به طبق احساسات تو را مورد قضاوت قرار دهد و یا موردی را به تو دیکته کند . احساتت مهم هستند پس هرگز اجازه نده مردم با باورهای غلطشان تو را به جایی که دلشان می خواهد هدایت کنند .
از بابت اشتباهاتت مضطرب نباش : اگر در مورد تصمیماتی که در گذشته گرفتی ، افسوس می خوری همین حالا این کار را متوقف کن . در ان زمان تو معتقد بودی که بهترین تصمیم ها را گرفته ای و برای رسیدن به آن نهایت تلاشت را کردی . تصمیم های تو بر اساس ذهنیتی شفاف بوده است . اگر قرار بود با عقل و خردی که هم اکنون داری تصمیم بگیری مسلما ً روشی دیگر را انتخاب می کردی . پس به خودت تنفس بده . لازم نیست آنقدر به خودت گیر بدهی . زمان و تجربه ، راهی معرکه برای رسیدن به موفقیت است پس از همین امروز سعی کن گزینش های بهتری برای خودت و عزیزانت داشته باشی .
از عزیزانت آ زرده خاطر نباش : یک روز بنا به دلایلی عزیزی را از دست می دهی . پس سعی کن رفتارت با تک تک آنها طوری باشد که بابت از دست دادنشان دچار عذاب وجدان نشوی . تک تک لحظات عمرت را که با عزیزانت سپری می کنی ، قدر بدان . شاید فردایی برای آنها وجود نداشته باشد .
با جماعت منفی گرا قاطی نشو : به محض اینکه محیطی را پر از تشنج و منفی دیدی ، آنجا را ترک کن . ورود به جماعت منفی گرا یعنی خود تخریبی . تو باید در هر وضعیتی تلاش کنی که روح لطیفت را با موارد مثبت و معنوی آبیاری کنی . میزان شادی تو با افکارت نسبت مستقیم دارد . پس مثبت گرا و مثبت بین باش . هنوز بهترین روزهای زندگی ات آشکار نشده است پس منتظر باش .
خودت را در هر بحث و مشاجراه ای وارد نکن : قوی بودن به این معنی نیست که با هر کسی سر ناسازگاری و دعوا را آغاز کنی . قوی بودن به این مفهوم نیست که فوری جواب هر بی ادبی را بدهی . لازم نیست مقابله به مثل کنی . سعی نکن خودت را هم سطح آنها بکنی . هدف آنها دقیقا ً همین است . شخصیت خودت را حفظ کن . قوی واقعی کسی است که آنقدر هوشمند باشد که به محض شروع نزاعی ، خودش را از معرکه با سربلندی بیرون بکشد .
نگذار هوای نفس بر تو مسلط شود : گاهی اوقات چنان هوای نفس بر تو غلبه می کند که خودت راه خطا را انتخاب می کنی و به بیراهه می روی . البته دلیلش این نیست که تو آدم خطاکاری هستی بلکه دچار غرور کاذب می شوی . بعنوان مثال وقتی تو با کسی که دوستش داری می جنگی هردو خطاکار هستید و باید یکی از شما دو نفر کوتاه بیاید و سریع قضیه را جمع کند . هر کدامتان که در عذرخواهی پیشفدم می شوید بر حق و برنده هستید .
 

+نوشته شده در یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:,ساعت21:12توسط اصغر محمودی | |

 

برکت باران
” شازده کوچولو تکرار کرد تا در خاطرش بماند :
من مسوول گلم هستم . "
با جمله بالا موافقم . آنرا تعمیم می دهم : علاقه مندی ، مسوولیت می آورد . علاقه به همسر و خانواده ، مسوولیت حمایت ، محبت و تامین نیازهای زندگیشان را به ارمغان می آورد . علاقه به دوست هم حمایت و محبت را شامل می شود . علاقه به همکار و ... هم .
علاقه مندی به گفتن چهار تا جمله محبت آمیز نیست ! گفتن دوستت دارم راحت تر از آب خوردن است ! اما پذیرش داوطلبانه مسوولیت های پشت سر این علاقه مندی ، مبحث مهم و قابل تاملی است !
باید خودمان ، خودمان را متعهد کنیم به انجام وظایف نانوشته ای که در قبال فرد یا افراد مورد علاقه امان داریم . باید هر روز و همواره تکیه گاه شان باشیم . حتی مواقعی که از او یا آنها می رنجیم و عصبانی می شویم ، بار مسوولیتمان کم نمی شود . نباید به بهانه رنجش و عصبانیت ، شانه خالی کنیم و آن فرد یا افراد را رها کنیم .
نباید در برابر انتقادهایشان ، موضع بگیریم ! برعکس ، باید در طول زندگیمان یار و یاورشان باشیم و از کمک و محبت به آنها لذت ببریم .
به یاد داشته باشیم که در قبال گل یا گل های زندگیمان مسوولیم ...

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت20:10توسط اصغر محمودی | |

 

پیش گفتار
آقا جان !
برام سخته که صبح از خواب بیدار شم و چشمم همه را ببینه جز تو ...
اللهم عجل لولیک الفر   ج
 
با عرض سلام و خسته نباشید به عزیزان هموطن ... امیدوارم که تا این شماره از بلاگ بنده خوشتون اومده باشه و لذت کافی رو برده باشید . در ابتدا یه گلایه دارم از دوستان ، من هفته پیش ازتون خواسم که در مورد جمله « به هیچ عصایی وابسته نشوید » در بخش راهکار نظر بدید که هیچ خبری نشد و مطمئناً جایزه ای هم در کار بود که گذشت ... حالا این شماره خودم در مورد جمله ذکر شده در بالا مطالبی را به رشته تحریر آوردم ، باشد که مورد پسند دوستان قرار گیرد .
و اما مطالب این شماره :
قصار
انتظار ظهور : در مورد آخرالزمان مطالبی رو آوردم
آموزش : 5 امین بخش لغات کامپیوتر
داستان : 5 امین قسمت غلام سیاه دروغگو
خبر : دوباره یه خبر زنونه !!!!!
راهکار که توضیحش رو در بالا عنوان کردم
زندگینامه : 5 امین قسمت زندگینامه استیو جابز
تکنیک : تکنیک بازاری رو این هفته آماده کردم
آیا میدانید که : یک آیا میدانید دیگر ...
عجیب ولی واقعی : این هفته در مورد بهترین پیانیست قرن 19 !!!!
بازهم منتظر نظرات گرانبها و پر محتوای شما عزیزان می باشم ....

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت20:9توسط اصغر محمودی | |

 

راهکار
به هیچ عصایی وابسته نباشید ...
بعد از یک تصادف و به دنبال آن شکستگی پا ممکن است شما برای مدت کوتاهی نیاز به استفاده از عصا داشته باشید . به محض اینکه پایتان خوب شد و احساس کردید دیگر نیازی به عصا ندارید ، آن را کنار گذاشته و خودتان راه می روید . بعضی اوقات از این لغت در موارد دیگر استفاده می کنیم . بعنوان مثال می گوییم : او عصای دست من است ؛ این جمله به این معنی است که ما در یک مقطع زمانی به یک فرد یا یک وسیله کاملاً اعتماد می کیم .
همانطور که گفتم عصا وسیله ایست که ما در مقطعی از زمان به آن نیاز پیدا می کنیم و بعد از بهبود حالمان آنرا رها می کنیم پس بصورت دایم از آن استفاده نمی کنیم . برای ما سخت است که باور کنیم کسی تا ابد در کنار ما نمی ماند .
اگر گاهی خداوند ما را از بعضی افراد دور نکند ما بشدت وابست ه شده و اجازه کشف استعدادهایمان و شکوفا سازی آنها را از دست خواهیم داد .
پس عزیزان من با جدایی یا ترک بعضی از افراد ما وارد زندگی جدید و مرحله ی جدید زندگیمان خواهیم شد ...
و در آخر اگر شما دوستان مهربان خواهان باز شدن و درک ساده تر مطلب بودید حتما ً در شماره های بعدی بیشتر دربارش توضیح میدم و اینکه این مطلب بیشتر در مورد عاشقاست ...
 

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت19:33توسط اصغر محمودی | |

 

تکنیک
این شماره تکنیک ما مربوط می شه به بازار و بازاری :
بخش اول :
خدمات فوق العاده ، سود فوق العاده :
اسرار ارائه خدمات 5 ستاره :
پیش بینی نیازهای مشتریان :
نصور کنید مهندس تعمیرات و نگهداری در لابی هتلی جهت تعویض لامپ بالای نردبان مشغول به کار است ، در این حین مهمانی را می بیند که با ساک بزرگی در دستش برای باز کردن در تلاش می کند . او این تلاش را نظاره کرده و سپس برای کمک به مهمان و خوش آمد گویی از نردبان پایین می آید . حال اگر مهندس بلافاصله با دیدن مهمان و قبل از تلاش او برای باز کردن در برای کمک از نردبان پایین می آمد چه اتفاقی می افتاد ؟ با این عمل او می توانست خدماتی را پیش بینی کند و به مشتری ارائه دهد که از وقوع نارضایتی و شکل گیری خاطره ای منفی جلوگیری می کند . شما از کارمندان خود چه می خواهید ؟ خدماتی انفعالی و یا خدماتی که خودشان زودتر پیشقدم می شوند و پیشگیرانه عمل می کنند ؟ رعایت 4 مورد زیر جهت رسیدن به سطح بالایی از رضایت مشتری ، الزامی است :
تحویل به موقع : عدم تحویل به موقع محصول یا خدمات در زمان معین ارزش کارتان را از بین می برد .
محصول بی نقص : مشتریان همواره در جستجوی یافتن محصول جایگزین هستند ، مگر در صورتی ک ه محصول شما تا جای ممکن بی نقص و کامل باشد .
دقت و توجه در تحویل محصول : رفتار نامناسب کارمندان هنگام تحویل کالا باعث ایجاد حسی منفی نسبت به آن محصول در مشتری می شود ، حتی اگر کیفیت محصول عالی باشد .
حل موثر مشکلات : حتی در بهترین سازمان ها هم مشکلاتی روی می دهند و تفاوت کسب و کارها در نحوه برخورد و حل این مشکلات است . همیشه برای ایجاد و ترویج حس وفاداری در مشتریان و داشتن مشتریانی که در جستجوی جایگزینی برای شما نباشند ، خدماتی با کیفیت بالا ارائه دهید . با این که داشتن مشتریان وفادار الزامی است ، بسیاری از مدیران روش ایجاد چنین هوادارانی را نمی دانند . برای شروع باید در یابید چه چیزی مشتری را جذب می کند ، سپس از آن دانسته ها برای ساخت رابطه ای مستحکم استفاده کنید . بدون این ارتباط قوی ، مشتری محصول یا خدمات شما را با کالاهای دیگر جایگزین خواهد کرد .
منتظر بخش دوم باشید ...  

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت19:30توسط اصغر محمودی | |

 

آیا میدانید که
آیا میدانید که انرژی بدن شما از کجا تامین می شود ؟
فقط انواع مخصوصی از فذاهایی که شما می خورید ، می تواند به طور مستقیم مورد استفادۀ بدن قرار گیرد . گلوکز یکی از این غذاهاست . اما بیشتر غذاها باید تغییر شیمیایی پیدا کنند تا بتوانند به بدن شما انرژی بدهند . فرایند تبدیل غذایی که می خورید ، به غذایی که بدن شما بتواند از آن استفاده کند « گوارش » نام دارد . غذا بعد از گوارش داخل خون می شود و به این ترتیب می تواند در کمتر از یک دقیقه به همه جای بدن برسد !
اگر کسی غذای بیشتر از آنچه که نیازمند است وارد بدنش کند چه پیش می آید ؟ در همچین مواردی بدن آنچه را که نیاز دارد به مصرف می رساند و بقیه را به آینده ذخیره می کند که به صورت چربی است . وقتی که بافت بدن غذای کافی از خون به دست نمی آورد ناچار می شود از چربی ذخیره شده استفاده کند .
اما در مورد اینکه چگونه سلولهای بدن ما غذای هضم شده را به انرژی تبدیل می کنند بشر هنوز به جواب قطعی نرسیده است و هم چنین کسی نمی داند که چرا سلولهای بدن برای انجام کار خود احتیاج به غذاهای مخصوص دارند . ولی آنچه که معلوم است اینکه غذا با اکسیژن هوا ترکیب شده و از آن احتراق بوجود می آید و انرژی حاصل از آن سبب زندگی و کار و فعالیت ما می شود .
مواظب سلامتی تون باشید و همچنین منتظر هفته بعد ما باشید ...

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت19:28توسط اصغر محمودی | |

 

عجیب ولی واقعی 
درباره فرانتس لیست ؛ بهترین پیانیست قرن 19 :
روز شمار زندگی فرانتس لیست :
1811 فرانتس در 22 اکتبر متولد شد ؛ پدرش آدام لیست پیانیست و نوازنده ویولون آماتور بود .
1821 در این سال کارل ژرنی فرانتس را به شاگردی پذیرفت
1822-لیست در 11 سالگی نخستین کنسرت خود را اجرا کرد
1831 برای اولین بار آوای ویولن پاگانینی را شنید و تصمیم گرفت مثل او شود
1833 در این سال سمفونی هکتور برلیوز را آماده و اجرا کرد
1835 بهمراه کنت مارس داگو به سوئیس سفر کرد
1847 کار نوازندگی را کنار گذاشت و رهبر ارکستر دوک ویمار شد
1850 نخستین اپرای وگنر را به روی صحنه برد
1853 یکی از طولانی ترین قطعات پیانو را تنظیم کرد
1865 در کمال تعجب وارد کلیسا شد و کشیش شد
1886 در بایروث در گذشت
تا عجیب ولی واقعی دیگر بدرود و همچنین از اینکه محتوای این شماره بلاگ را مشاهده کردید بی نهایت ممنونم . تا شماره بعد خدانگهدارتون...

+نوشته شده در جمعه 29 دی 1391برچسب:,ساعت19:26توسط اصغر محمودی | |